افت تحصیلی از راهنمایی به دبیرستان

  چند سالی است که در مقطع اول دبیرستان علاوه بر مقاطع دیگر تدریس دارم و با دانش آموزان زیادی که تازه وارد دبیرستان می شوند رو برو شده ام. بعضی از این دانش آموزان شرایطی دارند که کنجکاوی و تعمقی را در من پیش آورد که باعث شد بیشتر از پیش در اوضاع و احوال آنها دقت کنم و جویای شرایط قبل از دبیرستان آنها شوم. حتی بعضی از آنها آن قدر دور از مطالب علمی بودند که انگار چند سال ترک تحصیل کرده اند، در صورتی که ترک تحصیل در کار نبود بلکه ضوابط درست و استانداردی در مورد آنها انجام نشده بود. لذا تصمیم گرفتم نتایج حاصل از تحقیقات خود را طی یک مقاله ارائه کنم تا شاید برای پیشرفت برنامه های آینده آموزش در کشورمان موثر باشد؛


در سال های اخیر مشاهده می شود دانش آموزانی که از راهنمایی به دبیرستان می آیند از نظر درسی بسیار ضعیف هستند و در محاسبات و مفاهیم اشکالات زیادی دارند. در صورتی که تعدادی از آنها در سال سوم راهنمایی با معدل خوب قبول شده اند. پس اشکال از کجاست؟ آیا آنها افت تحصیلی دارند و یا سیستم آموزش در دوره راهنمایی باید تصحیح شود و مورد بررسی قرار بگیرد؟

از دانش آموزی که مدت هشت سال از شروع دبستان تا پایان دوره راهنمایی تحصیل کرده است، بیش از این انتظار می رود. البته تعدادی از این شاگردان به دلیل اینکه در سال اول دبیرستان در یک سن بحرانی قرار می گیرند و دارای حساسیت ها و ویژگی های خاصی هستند موقتا به درس بی اعتنا می شوند و یا به دلیل مسائل خانوادگی توجهی به درس ندارند و یا بعضی از تفریحات مثل اینترنت و ماهواره و نظایر اینها، آنها را از خواندن درس باز می دارد. ولی به نظر می رسد که اکثریت آنها به خاطر سیستم آموزشی نادرست این مشکل را پیدا کرده اند.

اشکال سیستم آموزشی در دوران راهنمایی چه می تواند باشد و چگونه باید برطرف شود تا دانش آموزان دچار افت تحصیلی نباشند؟

۱) کتاب درسی علوم و ریاضیات باید اولا؛ با زبانی ساده نوشته شود، ثانیا؛ طبق برنامه ریزی های دقیق آموزش و پرورش زمان تدریس آن به گونه ای باشد که دبیر مربوطه فرصت داشته باشد مطالب آن را به دانش آموز تفهیم کند. ثالثا؛ با انجام آزمون های پی در پی مرتبا دانش آموز مورد آزمایش قرار گیرد که اگر کم و کاستی در اطلاعات آنها بود با گذاشتن کلاس های جبرانی، معلومات آنها به حد مطلوب برسد و در ضمن سئوالات آزمون ها به گونه ای باشد که تمام مطالب و نکات درسی را در بر بگیرد.

۲) دبیران دوره راهنمایی با دقت انتخاب شوند که هم علاقه مند به کار باشند و هم معلومات آنها برای تدریس چنین کتبی کافی باشد (چون شنیده ام که خیلی از آ نها فوق دیپلم هستند و خودشان هم معنی بعضی از جملات عمیق علوم را نمی دانند.)

یک بار کتاب علوم یکی از فرزندان اقوام خود را دیدم که جمله ای در مورد فیزیک در آن آمده بود که مفهوم عمیق فیزیکی داشت و برای دوره راهنمایی سنگین به نظر می آمد. مرا به فکر فرو برد که چگونه دبیران راهنمایی چنین قسمتی را تدریس می کنند و وقتی از آن دانش آموز سوال کردم که این قسمت را چگونه یاد می گیرد، جواب داد که به ما گفتند این چند جمله را فقط حفظ کنید تا نمره بگیرید. پس می بینید که این امر خطیر آموزش در دوره راهنمایی چگونه نادیده گرفته می شود و در بعضی مدارس، بی توجه و بدون احساس مسئولیت از کنارش می گذرند. در صورتی که این قسمت ها احتیاج به تجزیه و تحلیل دارد تا دانش آموزان هم آن را بفهمند و هم علاقه مند شوند، نه اینکه به مرور از این دروس گریزان شده و تمایلی به فراگیری آن نداشته باشند.

علوم و ریاضی با تاریخ و جغرافی متفاوت است و نیاز به برنامه ریزی دقیق تری دارد و مسئولین باید به این موضوع توجه بیشتری داشته باشند و این دانش آموزان را که سرمایه های مملکت ما هستند دریابند. اکثر آنها در دبیرستان ضعف پایه دارند و خیلی از مطالب قبلی را نفهمیده اند.

۳) در طرح سوالات امتحانات نهایی سال سوم راهنمایی دقت بیشتری شود تا دانش آموزان خوب و متوسط کاملا تفکیک شوند.(در صورتی که مشاهده می شود دانش آموزانی که تازه وارد دبیرستان می شوند با وجود معدل نسبتا خوب ضعف شدید درسی دارند)

در سال۸۶ با یکی از این موارد برخورد داشتم که با وجود معدل۱۸/۵ معانی اختلاف دما و انبساط یا در هر ثانیه را نمی دانست یا مفهوم صفحه ای به مساحت یک متر مربع را بلد نبود و در محاسبات ضعف شدید درسی داشت که با وجود چنین معدلی این مسئله بعید است. در نتیجه به نظر می رسد امتحانات دوران راهنمایی خیلی سطحی هستند و به عمق نمی پردازند و یا شیوه برگزاری امتحانات ایراد دارد. اگر از معدل۱۸/۵ که در بالا ذکر شد بگذریم، دانش آموزان با معدل۱۵-۱۶ که اکثریت بعدی را تشکیل می دهند در دبیرستان یک دانش آموز ضعیف می باشند.

چهار سال پیش دانش آموزی داشتم که آ ن قدر ضعیف بود که معنی هیچ جمله ای را نمی فهمید و در نتیجه نمراتش از همه کمتر بود و بالاخره مردود شد. وقتی از او پرسیدم که چطور در امتحان نهایی سال سوم راهنمایی قبول شده است، فهمیدم که چند سال پی در پی درس علوم و ریاضی را تک ماده کرده است که این خود نشانگر آسیب درسی برای این دانش آموز است که دیگر هرگز نمی تواند افت خود را جبران کند و این دانش آموز برای دومین سال هم در کلاس اول دبیرستان مردود شد و باید از مدارس شبانه استفاده می کرد.

عقیده شخص من این است که تک ماده کردن به این شکل نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه به مشکلات دانش آموز و همچنین به مشکلات خانواده ها و همین طور به مشکلات آموزش و پرورش و در نهایت به مشکلات دبیران دبیرستان می افزاید و انگیزه را هم از بین می برد.

اگر عقیده مسئولان آموزش و پرورش این است که مردودی را در دوران اولیه دبستان و راهنمایی از بین ببرند چه لزومی دارد چنین دانش آموزانی مجبور باشند که به اجبار از عهده قبولی در امتحانات فیزیک و شیمی و ریاضی سال اول دبیرستان برآیند و تا این دروس را نگذرانند نتوانند انتخاب رشته کنند. چنین دانش آموزی وقتی چندین بار تک ماده کند، چطور می تواند نمره قبولی از این دروس بیاورد و در نهایت باید با مخارج سنگین تدریس خصوصی حداقل نمره قبولی را کسب کند. پس اگر قرار است این دانش آموزان با چنین روشی قبول شوند همین روش را در راهنمایی داشته باشند تا مجبور به تک ماده نشوند و پایه درسی آنها هم تقویت شود. به نظر من تک ماده کردن یک نوع فرار از یادگیری است و فقط بهتر است در آخرین سال تحصیلی از آن استفاده شود که لطمه ای به پایه درسی وارد نشود.

این دانش آموزانی که با این شیوه بالا آمده اند بهتر است که قبل از ورود به دبیرستان انتخاب رشته کنند و با توجه به علاقه آنها در رشته های خاص بدون اجبار در گذراندن ریاضی یا فیزیک در دبیرستان در رشته های مورد علاقه خود ادامه تحصیل دهند.

ما در کتاب هایمان می خواهیم تمام علوم را در عرض زمان کم به دانش آموز یاد بدهیم که نه تنها مثمر ثمر نیست بلکه نتیجه عکس دارد یعنی او دچار افت تحصیلی می شود.

۴) استفاده از ماشین حساب هم یکی دیگر از عوامل افت بخصوص در ریاضیات است که خیلی از دبیرها در سر امتحان بی اعتنا از کنار آن می گذرند و متوجه نیستند که ماشین حساب باعث تنبلی دانش آموز در امر یادگیری محاسبات ساده است و او را از تلاش برای یادگیری محاسبات باز می دارد و آن قدر در این مورد جلو می رود که وقتی در سر امتحانات مانع استفاده او از ماشین حساب می شویم حالت عصبی پیدا می کند و زانوی غم بغل می گیرد که نشانگر این است که آنها را عادت به محاسبه نداده و راحت طلب، بارشان آورده ایم.

۵) به نظر می رسد که یک خلاء دیگر هم در آموزش و پرورش ما وجود داشته باشد؛ نیاز داریم که معلم قبل از اینکه تعلیم بدهد از روحیه دانش آموزان هم با اطلاع باشد و با توجه به شخصیت ها و روحیه های مختلف، شرایط تدریس را مطلوب سازد. پس ضرورت برپایی دوره های آموزشی روانشناسی برای تمام دبیران مقاطع تحصیلی احساس می شود تا دبیران در پرتو چنین مهارتی بهتر بتوانند دانش آموزان را جذب درس کنند و مهارت ها و علایق آنها شناسایی شود و رابطه بین معلم و دانش آموز نزدیکتر از قبل شده و جلوی قسمتی از افت تحصیلی گرفته شود.

۶) در خیلی از موارد به این نتیجه می رسیم که اگر اولیای دانش آموزان به تحصیل فرزندانشان علاقه مند باشند و به طور مرتب نتایج درسی او را پیگیری کنند کمک مهمی به فراگیری درسی در چنین شاگردانی می باشد و فرزندشان در درسی بی تفاوت نمی شود و از افت تحصیلی جلوگیری می شود. پدر و مادرهایی که به دلیل مشغله زیاد توجهی به ضعف درسی فرزند خود ندارند خود به خود او را به سمت فرار از درس پیش می برند. پس لازم است که در انجمن های اولیا و مربیان بر این ضرورت تاکید شود تا هم والدین و هم مربیان و هم خود دانش آموز خشنود باشند (طبق یک ضرب المثل که یک دست صدا ندارد، در این مورد هم اگر همه دست به دست هم ندهند حل چنین موضوعی به سادگی صورت نمی گیرد.)

۷) کلاس هایی که تعداد دانش آموزان آن زیاد است نیز می تواند افت تحصیلی ایجاد کند، بخصوص در سنین پایین چون یک معلم یا دبیر قادر نیست مرتب از همه درس بپرسد و به وضعیت تکالیف آنها رسیدگی کند و تشخیص بدهد که آنها در چه قسمت هایی از درس ضعیفترند، که در این صورت لازم است امکانات مدرسه را بیشتر کنند.

۸) به اولیای دانش آموزان توصیه می شود برای همکاری در پیشرفت فرزندان خود معاشرت ها و مهمانی های زاید خود را در طول سال تحصیلی بخصوص در نزدیک امتحانات قطع کنند تا دانش آموزان در محیط آرام و دور از هیاهو بتوانند از عهده تکالیف درسی برآیند.

۹) خیلی از مواقع در دبیرستان می بینیم که چون چند نفر از دانش آموزان خیلی با هم صمیمی می شوند و وابستگی بین آنها زیاد است و آن قدر در این دوستی ها پیش می روند که از توجهشان به درس می کاهد و تمام حواسشان به یکدیگر است و بخصوص اگر یکی از آنها ضعف درسی داشته باشد مثل یک بیماری به بقیه سرایت می کند، بقیه هم افت تحصیلی پیدا می کنند. که در این موارد باید مربیان با هشیاری، خانواده ها را در جریان این موضوع قرار دهند و به کمک هم از این شرایط جلوگیری کنند. چنین موردی بسیار پیش می آید و با کمال تاسف دانش آموزانی را می بینیم که با وجود استعدادهای خوب به علت افراط در چنین دوستی هایی پس رفت داشته و افت ناگهانی پیدا می کنند.

۱۰) دانش آموزانی که در اثر بیماری یا مسائلی دیگر غیبت مکرر دارند خود به خود دچار افت تحصیلی می شوند که اگر به موقع جبران نکنند نمی توانند از نظر درسی خودشان را به بقیه برسانند و چون مطالب درسی زنجیروار به هم مربوط می باشند و اگر چند حلقه آن سرجایش نباشد (به دلیل غیبت) مطالب بعدی را متوجه نمی شوند باید سریعا از کسی که این درس را می داند کمک بگیرند و مباحثی را که در آن غیبت داشته اند بیاموزند.

● نتیجه گیری

کتاب های درسی ما باید با دقت و با جملات ساده نوشته شود و دارای فشردگی مطالب نباشد به طوری که دانش آموز کشش یادگیری این مطالب را داشته باشد. ضمنا زمان کافی برای تدریس درس ریاضی اختصاص دهند چون فراگیری محاسبات برای هر شخص ضروری است و در زندگی آینده اش به آن احتیاج دارد و از تک ماده کردن این درس حتی الامکان جلوگیری کنند و به جای آن کلاس های جبرانی را با استفاده از دبیران مجرب جایگزین کنند تا پایه دانش آموزان قوی شود و بتوانند از عهده امتحان درس ریاضی و قبولی در آن برآیند و اگر دسته ای از دانش آموزان با وجود کلاس های جبرانی و تقویتی باز هم ضعف درسی دارند و استعداد یادگیری این دروس را ندارند قبل از ورود به دبیرستان بتوانند رشته مناسب مورد علاقه خود را انتخاب کنند تا دبیران دبیرستان با رویارویی با این نوع دانش آموز دچار مشکل نشوند بخصوص چنین دانش آموزانی غالبا به دلیل اینکه از درس سر در نمی آورند مانع پیشرفت علمی بقیه می شوند و آشفتگی در کلاس ایجاد می کنند. به امید آنکه بتوانیم بهترین شیوه آموزش و پرورش را در کشور داشته باشیم و چنین سرمایه هایی باعث افتخار و سربلندی کشورمان در عرصه علم و عمل شوند.

میترا ایمانیان- منطقه۶ آموزش و پرورش تهران 

روزنامه رسالت ( www.resalat-news.com )