ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
روز معلم را به همه معلمان تبریک می گویم
مقام معلم
می توان در سایه آموختن گنج عشق جاودان اندوختن
اول از استاد، یاد آموختیم پس، سویدای سواد آموختیم
از پدر گر قالب تن یافتیم از معلم جان روشن یافتیم
ای معلم چون کنم توصیف تو چون خدا مشکل توان تعریف تو
ای تو کشتی نجات روح ما ای به طوفان جهالت نوح ما
یک پدر بخشنده آب و گل است یک پدر روشنگر جان و دل است
لیک اگر پرسی کدامین برترین آنکه دین آموزد و علم یقین
مرحوم استاد حسین شهریار
با سلام .دوست داشتم لینک منو هم تو وبلاگتون قرار بدین من هم لینک شما رو قرار می دم متشکرم.
با تشکر مدیر وبلاگ hard-ware
http://iranefaf.blogfa.com/
سلام
مطالب قشنگی داری. ممنون می شم یه سری هم به من بزنی
اگه خواستی تبادل لینک کنی من با نام "ازدواج موقت" در خدمتم.
سلام.منم یه معلمم.وبلاگ شما عالیه.....
مدارس ، در اختیار نظامیان !
اگر تا پریروز نفوذ سیاست روز و افکار سیاسی در بافت کاملاً علمی و آموزشی مدارس و مراکز تعلیم و تربیت یک نگرانی تلقی می شد ؛ اگر تا همین دیروز نظامی گری و ترویج و تقویت روحیه ی تجسس و حس پلیسی در آموزشگاههای تحت پوشش وزارت آموزش و پرورش ، نگرانی مضاعفی ایجاد می نمود و می رفت که اهداف بلند مدت تعلیم و تربیت را تحت الشعاع خود قرار دهد ؛ امروز ( و درست در ایام مسمی به روز و هفته ی معلم 1388 ) ، اتفاقی دیگر ، با استراتژی جدیدتر و قابل تأمل تر می افتد که خالی از نگرانی نیست .
بر طبق آنچه که از آن بعنوان « راه اندازی گردانهای ولایت در مدارس » نام برده شده است ، ...
http://www.arghin2.blogfa.com /
سلام
هفته معلم بر شما مبارک باد
معلم ای سفیر عشق
ای قاموس علم و مظهر ایثار
چه گویم در رسایت من که خود
هر واژه ایثار و عشق و مجد را مانی
چه نامم نام تو ای عشق ای گلواژه ایثار؟
اگر امروز هر علمی ، به نوعی
جامه ای از فخر می پوشد
ولی تو اصل و نسل و ریشه و بنیاد هر علمی
مگر آن نازنین دکتر که شاید ساعتی
ناجی چندین جان می باشد
الفبا را به پیش تو فرا نگرفت؟
مگر آن افسران و قاضی و جمع وزیران و مهندسها
که اکنون هرکدام در علم خود
یک وزنه می باشند
به پیش تو زمانی جمله
شاگردی نمی کردند؟
مگر استادیت از یادشان رفته؟
معلم ای سفیر عشق
ای گلواژه ایثار
دلاور پاسداری که درون صحنه پیکار
بانگ عشق را سر داد
و با قلبی معطر از شمیم عشق
چون مرغی به خون غلتید...
مگر درس الفبا را به پیش تو فرا نگرفت؟
تو درس عشق و آزادی بدو دادی
معلم ای سفیر عشق
ای گلواژه ایثار
ویا آن داغدیده شیرزن که خود کفن پوشید
و در این ره نه تنها شوهرش
بل پنج فرزندش فدا گردید
مگر درس الفبا را به پیش تو فرا نگرفت؟
تو درس عشق و آزادی بدو دادی
معلم ای سفیر عشق
ای گلواژه ایثار
چه گویم نام تو اکنون
که خود ، هر واژه ایثار و عشق و مجد را مانی
اگر امروز ، مهندس ساختمان و جاده می سازد
و یا دکتر به زحمت جان انسان را
ز بیم درد و رنجی در امان دارد.......
تو والاتر ز آنهایی
چرا که تو خودت انسان می سازی
معلم ای سفیر عشق
ای گلواژه ایثار
ولی افسوس
ولی با این همه پاکی و اخلاص و فداکاری
تو مظلومی
و من اکنون تورا مظلوم می نامم
چرا که مخلصانه خویش می سوزی برای ساختن اما
دو صد افسوس
کسی قدر تورا هرگز نمی داند
معلم ای سفیر عشق
ای گلواژه ایثار
تورا اکنون من مظلوم می نامم
وزان ترسم که تو
مظلوم می مانی