رفتار هر انسانی دو جنبه دارد جنبه فردی و جنبه ی اجتماعی. رفتارهای فردی انسان در ابعاد مختلف متاثر از تفکر یک نفر و برای رسیدن به هدف یک نفر بروز پیدا می کند و خیلی راحت توسط دیگران کنترل یا سرکوب می شود اما رفتارهای اجتماعی انسان در جمع سایر افراد بروز پیدا می کند و تفکر و احساسات گروهی در آن دخیل بوده و به دنبال اهداف و منافع گروهی خود هستند.این نوع رفتار ها پیچیده و ممکن است غیر قابل کنترل باشند.
از آنجائیکه انسانها ذاتاً اجتماعی هستند لذا در طول میلیونها سال تکامل خود، رفتارهایی را آموخته اند که فقط در اجتماع قابل بروز هستند و غریزه انسان آنها را هدایت می کند. شاید این نوع رفتارها شکل تکامل یافته و پیچیده زندگی اجتماعی حشراتی چون زنبوران عسل باشد.
رفتارهای اجتماعی ابعاد مختلفی دارند.برخی از آنها می تواند بنیان کن و ویرانگر باشد. همین رفتارهای جمعی و پر خروش است که میتواند شورش ها و انقلاب ها را بوجود آورد. از ویژگیهای این نوع رفتارها این است که آنها خودبخود جهت گرا و نظم گرا هستند و هر عنصری از جمع می داند که چگونه باید عمل نماید. هو کشیدن و دست زدن از نمونه های این رفتارها هستند.
بر اساس تحقیقات صورت گرفته انسانهای اولیه برای ترساندن دشمنان و اعلام برتری خود و برای جلوگیری از نفوذ دشمنان به قلمرو زندگی خود آواز جمعی سر می دادند. با گذشت زمان این رفتارها هم تکامل پیدا کرد و امروزه به اشکال مختلف خود را بروز می دهد.
این رفتارها در زمانها و مکانهای مختلف می تواند متوجه اهداف خاصی باشد گاهی برای شادی و شیطنت و کسب لذت گروهی و گاهی برای نشان دادن اعتراض و خشم است. به هر صورت که باشد دشمن هراسناک و تحت فشار قرار گرفته و موجب تحقیر آن می شود.این ضرب آهنگ فشار می تواند سیستم عصبی طرف مقابل را به شدت تحریک نموده و وادار به عکس العمل های بیرحمانه کند.
مدرسه به عنوان یک جامعه انسانی(خصوصاً در مدارس متوسطه) دارای افرادی است که احساسات نسبت به تفکر و تعقل آنها پیشی گرفته و نمودهای واقعی بروز احساسات جمعی را می توان در آن پیدا کرد
در مدرسه دو جمع تعمدی وجود دارد. یکی کلاس درس و دیگری حیاط مدرسه (در مراسم ها). کنترل کلاس ها حتی زمانی که جمعیت کلاس ها مستعد بروز رفتارهای جمعی اعتراض آمیز است تا حدی برای معلم آسان است. اما در حیاط مدرسه مربیان ( معاونین و مدیران و سایر مجریان برنامه) در مقابل دانش آموزان زیادی قرار دارند بالتبع، کنترل کردن مشکل و بروز رفتارهای جمعی برای دانش آموز آسان تر است. لذا هر عضوی می تواند ضمن ابراز رفتار، خود را از دید مربیان پنهان نماید و با چرخش چشم ها هم این دانش آموزان قابل شناسایی نیستند.
هو کشیدن یکی از شاخص ترین رفتارهایی است که در این زمینه نشان داده می شود. در این حالت دانش آموزان یکپارچه و هماهنگ هو می کشند یعنی آنها می خواهند بگویند که ما معترضیم و قبول نداریم.البته ممکن است بسیاری از دانش آموزان در جریان اتفاقات جمعی نباشند اما خیلی سریع با سیل خروشان هو کشیدن همراه می شوند تا لذت سرود هماهنگ را کشیده باشند. نمودهای دیگر این نوع رفتارها می تواند به صورت صلوات های ممتد و سوت زدن و دست زدن و یک جمله ای را تکرار کردن یا ریتم های بدنی و غیره اشاره کرد. گر چه این صحنه ها ممکن است خنده دار و تماشایی باشد در عین حال می تواند برای مربیان تحقیر آمیز باشد. این نوع اقدامات از نظر غریزی مقابله با دشمن است. بسیاری از معلمین، تجربه این رفتارها را داشته اند در این حالت انسان واقعاً نمی داند چکار کند و فکر می کند عظمت و ابهت او شکسته شده است و چگونه ممکن است کسی که همه کاره است این چنین افتضاح بار آورده باشد.
تجربه نشان داده است که مقابله کردن با این صحنه ها خصوصا بصورت تند و خشن، انگیزه جمع را برای ادامه، بیشتر می کند. اما یک لبخند و سکوت و پذیرش، انگیزه آنها را برای ادامه کم می کند و جریان رفتارها بیشتر حالت دوستانه بخود می گیرد و برخی سعی می کنند از رفتارهای خود دست بردارند. اما اوج گرفتن چنین رفتارهای یکپارچه ی ممکن است به حدی باشد که مجریان برنامه مجبور شوند محترمانه به کار خود خاتمه دهند تا نسبت به مسائل رخ داده فکری شود .
چرا این نوع رفتارها ایجاد می شوند؟
از مهمترین دلایل آن سخت گیری و داشتن محیط تهدید و فشار است. همچنین بیان سخنانی است که احساسات دانش آموزان را تحریک می کند. بسیاری از مربیان تمایل ندارند یا نمی توانند رابطه دوستانه با دانش آموزان داشته باشند. و مدام می خواهند که دانش آموزان را تحت کنترل داشته و با قوه قهریه با آنها برخورد نمایند. از طرف دیگر معلمی یک هنر است و هر کسی نمی تواند این هنر را داشته باشد. رفتار کردن در جمع دانش آموزان بسیار مشکل است و احتیاط های خود را می طلبد. رفتاری که، هم به دانش آموز به عنوان یک انسان احترام قائل شود و هم دانش آموز سوء استفاده نکند و معلم هم بتواند نقش تربیتی خود را حفظ نماید بسیار مشکل است. کسانی این مشکل را درک می کنند که تجربه این کار را داشته باشند. بسیاری از افراد غیر حرفه ای وقتی وارد مدرسه می شوند در دفاع از حق و حقوق دانش آموزان بسیار داغ هستند اما وقتی برای یک سخنرانی وارد کلاس می شوند بعضا چنان مورد آزار و اذیت و شیطنت دانش آموزان قرار می گیرند که وقتی از کلاس خارج می شوند گویا حق و حقوق آنها را فراموش کرده اند
دانش آموز ممکن است به تنهایی در مقابل مربیان حرفی برای گفتن نداشته باشد اما زمانی این حرفها شکل می گیرند که در کنار یکی از همسالان خود باشد آن موقع است که معلم از شیطنت دانش آموز در امان نخواهد بود. در دبیرستان هیچ دانش آموزی را در اصطلاح معلمان نمیشود گفت که مظلوم است بلکه همان دانش آموز در جمع دوستان خود می تواند به شیری تبدیل شود که مهار کردن آن بسی مشکل باشد. شاید به خاطر این نوع رفتارها ست که برخی از جامعه شناسان آموزش و پرورش، معلم و شاگرد را دشمن دیرینه یکدیگر می دانند.
یک آسیب شناس اجتماعی با استناد به نتایج یک تحقیق، متوسط سرانه مطالعه در ایران برای هر نفر را 18 دقیقه عنوان کرد و گفت: گرایش به رایانه و اینترنت، تماشای تلویزیون، ماهواره و استفاده از نوار، سی دی، موزیک و موسیقی جایگزین مطالعه برای نوجوانان و جوانان ایرانی شده است.
دکتر مجید ابهری به پژوهشی که توسط مرکز مطالعات استراتژیک آریا انجام شده اشاره کرد و افزود: نتایج تحقیق بر روی سه هزار و 500 دانش آموز دوره دبیرستان تا پیش دانشگاهی و همچنین یکهزارو 500 نفر از افراد شاغل و خانه دار نشان می دهد، سرانه مطالعه غیر درسی برای دانش آموزان و مطالعات نشریات و روزنامه ها برای افراد دیگر، 18 دقیقه است و سرانه مطالعات درسی نیز از 44 دقیقه تا 6 ساعت بسته به پایه تحصیلی تعیین می شود.
این محقق و استاد دانشگاه با اشاره به اینکه میزان مطالعه شاخص رشد فکری و معیار رشد فرهنگی است، تاکید کرد: گرایش به رایانه، اینترنت، تماشای تلویزیون و ماهواره و استفاده از نوار، سی دی، موزیک و موسیقی جای مطالعه را برای نوجوانان و جوانان ایرانی گرفته است.
به گفته ابهری مطالعه غیر درسی دختران دو برابر بیشتر از پسران بوده و اصلی ترین منابع مطالعه آنها کتب شعر، رمان و موضوعات ادبی است.
این آسیب شناس اجتماعی اظهار داشت: محدود بودن کتابخانه های محلی و کامل نبودن موضوعات کتابهای مراکز تحصیلی و همچنین گران بودن کتاب از دلایل نبود گرایش به مطالعه عنوان شده است.
این متخصص علوم رفتاری با اشاره به اینکه افراد شاغل و خانه دار برای مطالعه روزنامه و نشریات تخصصی و ... روزانه 44 دقیقه وقت صرف می کنند، گفت: سرانه 18 دقیقه مطالعه برای هر ایرانی بسیار کم بوده و به همین دلیل با افزایش تعداد کتابخانه های محلی و مساجد و مدارس، برگزاری مسابقات مقاله نویسی و خلاصه کردن کتابها باید زمینه های ایجاد علاقه مندی در نوجوانان و جوانان را به مطالعه فراهم کرد.
ابهری افزود: البته در این میان نقش والدین و میزان مطالعه آنها به میزان الگوهای رفتاری در ایجاد علاقه فرزندان غیر قابل انکار است و رسانه ها نیز در این زمینه نقش موثری دارند.
منبع: خبرگزاری مهر
به دلایل ذکر شده دکتر ابهری که، چرا سرانه مطالعه در ایران پایین است؟ می توانیم دلایل زیر را اضافه کنیم.
1- عدم احساس نیز به مطالعه نزد افراد جامعه.
2- رواج مدرک گرایی به جای دانش گرایی.
3- عدم ترویج فرهنگ کتاب خوانی.
4- ناکارآمدی مدارس، به علت نداشتن کتابخانه های مناسب و نداشتن برنامه و نداشتن سرمایه گذاری در این زمینه.
5- کم سوادی بیشتر افراد جامعه.
بعد از انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) با درک عمیق نسبت به اهمیت سواد در جامعه در هفتم دیماه 1358 فرمان تشکیل نهضت سواد آموزی را صادر فرمودند. از آن زمان تا کنون برای بی سوادی زدایی کار های زیادی صورت گرفته است. در صد بی سوادی در سال 1355 از 52،2 درصد به 15،4 درصد در سال 1385رسیده است. همچنین برای کاهش اختلاف سطح سواد زنان با مردان 75 درصد آموزش ها به زنان اختصاص یافته است. و به همین علت برای کاهش اختلاف سطح سواد در روستاها و شهرها نهضت سواد آموزی بیشتر در روستاها متمرکز شده است.
با ین حال قائم مقام نهضت سوادآموزی در تازیخ 20/11/88 روز سه شنبه گفته است:بیش از 14 میلیون و 200 هزار نفر بی سواد در کشور وجود دارند.
به گزارش خبرنگار مهر در گرگان، علی ابراهیمیان قائم مقام نهضت سوادآموزی کشور با بیان این مطلب پیش از ظهر سه شنبه در جشن شکرگزاری 119 روستای گلستان در گرگان افزود:از 14 میلیون و 200 هزار بی سواد بیشترین تعداد افراد بی سواد را زنان تشکیل می دهند. وی اظهار داشت: اگر یک زن آموزش ببیند، یک خانواده آموزش می بیند و برای کاهش نرخ بی سوادی بین بانوان باید تلاش شود. وی خاطرنشان کرد: در 3 دهه گذشته 9.5 میلیون نفر بی سواد مطلق در کشور باسواد شدند و بیش از یک میلیون نفر بی سواد به مدارج عالی دست یافتند.
برخی آمارها گویای این است که نرخ سواد درایران ۸۲درصد است وحدود دو سوم افراد زیر ۳۰ سال باسوادند. این درحالیست که نرخ سواد در سوئد 99درصد است. ایران در خاورمیانه پس از کشورهای همچون، بحرین 86 درصد، قطر 89درصد ، ترکیه ۸۷ درصد و ... قراردارد.
همچنین ایران از نظر نرخ سواد گروه سنی ۱۵ سال به بالادر میان ۱۳۹ کشور جهان در رتبه ۸۷ قرار دارد. و در آموزش بزرگسالان مقام اول را در خاورمیانه دارد.
در گذشته بسیاری از روانشناسان فکر می کردند که هوش تحصیلی (IQ) تعیین کننده بسیاری از توانمندی های انسان در برخورد با محیط است. بنابراین هر کسی هوش تحصیلی (IQ) بالایی داشته باشد باید برای پیشرفت در امور هم توانمند باشد. اما بر خلاف این تصور افرادی در جامعه مشاهد می شدند که علیرغم (IQ) بالا موفقیت های خوبی در برخی زمینه ها نمی توانستند کسب کنند مثلا نمی توانستند پدر خوب یا مدیر خوبی باشند.از طرف دیگر مصلحان اجتماعی بودند که علیرغم تحصیلات اندک می توانستند جنبش های اجتماعی را رهبری کنند.
ما در مدارس هم شاهد دانش آموزانی هستیم که علیرغم اینکه از نظر ذهنی و پیشرفت تحصیلی در حد خوبی هستند اما برخی از آنها با همسالان خود در تعارض و در تضاد هستند. و نمی توانند روابط سالمی با دیگران داشته باشند و مدام مشکل آفرینی میکنند.و خود گردانی مناسبی در اجتماع خود ندارند. بر عکس این مسئله هم صادق است دانش آموزان تنبلی هستند که روابط اجتماعی گسترده ای دارند و بخوبی نزد دیگران شاد هستند و جامعه پذیری بالایی دارند.
همانطور که موفقیت در درس خواندن نیاز به هوش تحصیلی(IQ) است، تنظیم ارتباط سالم و هم حسی و درک احساسات دیگران هم به هوش عاطفی یا هیجانی (EQ) نیازمند است. بدون هوش هیجانی ما دچار اختلال اضطرابی و اختلال در خود گردانی میشویم و مثل افراد اوتیسم در خود فرو رفته و نمی توانیم به سوی امید و روشنی و پیشرفت حرکت کنیم.
این توضیحات بیان همه چیز در باره هوش هیجانی نیست برای تکمیل اطلاعات خود پیشنهاد می کنم که مقاله زیر را بخوانید.
منابع مقاله ها در پایان ذکر شده است
هوش هیجانی
هوش هیجانی پیش بینی کننده موفقیت افراد در زندگی و نحوه برخورد مناسب با استرس هاست .
بطور خلاصه هوش هیجانی یعنی : داشتن ظرفیتی برای شناخت احساسات و هیجان های خود و دیگران و استفاده از این هیجان ها به بهترین نحو برای برقراری ارتباط با خود و دیگران .
واژه هوش هیجانی برای اولین بار توسط واین پاین در رساله دکترا استفاده شده است ولی مایر و سالووی در سال 1990 معنای آن را توسعه دادند (حدادی کوهسار، 1383). مایر و سالووی (1998) هوش هیجانی را نوعی هوش اجتماعی و مشتمل بر توانایی کنترل هیجانهای خود و دیگران و تمایز بین آنها و استفاده از اطلاعات برای راهبرد تفکر و عمل دانسته و آن را متشکل از مولفههای درون فردی و میان فردی گاردنر میدانند
سلام به همه عزیزان
خرد کردن ترس - " ترس" چیه؟
منبع پایان ذکر شده است
دانشمندان ذهنی می گن " ترس " یه جور تمرکزه اما همراه با انرژی منفی.
وقتی تمرینات نیمه ی تاریک رو انجام می دیم ، به این نتیجه می رسیم که در همه ی ما " ترس" از یک چیزی وجود داره. ترس از فقر، از تنهایی، از بیکاری، ترس از دست دادن عزیزان، ترس از دست دادن همه ی چیز هایی که دوستشون داریم.و حتی ترس ها و اضطرابهای ناشناخته که نمی دونیم ریشه شون در کجاست! اما به هر حال چون ترس در ما خیلی قدمت داره و ریشه در ایام کودکی و نیمه ی تاریک و خیلی چیز های دیگه داره ، قدرت خیلی عجیبی داره!
حتما" شنیدین می گن " از هر چی که بترسی، سرت می آد!!! " واقعا" همینه! چون قانون کائنات می گه به هر چیزی که تمرکز کنی، و باورش کنی ، اون رو می سازی و خلق می کنی، به همین دلیل از هر چیزی که بترسی و اضطراب و نگرانی اون رو داشته باشی ، خلقش می کنی.
تکنیک بررسی ریشه های یک ترس:
1- شناخت شخصیت نوجوان:
ما والدین با شناخت ویژگیهای دوره نوجوانی بسیاری از رفتارهای ناخوشایند آنان را غیرطبیعی نپنداریم که موجب بروز عکسالعمل در ما شود و به تیرگی روابط با نوجوان نیانجامد.
2- استفاده از روش تغافل (نادیده گرفتن):
از موثرترین روشهای تربیتی در این دوره «روش تغافل» است. یعنی مسائل و مشکلات نوجوان را بزرگ نشان ندهیم که در او ایجاد وحشت نماید و یا او را به لحاظ رفتارهایش دائم باز خواست ننمائیم بلکه نوجوان بایستی همواره در حالت خوف و رجاء باشد.
3- ایفای نقش راهنمایی، بجای دستوری:
در برخورد با مسائل نوجوان بهتر است از خودش کمک بگیریم یعنی این واقعیت را بداند که نخستین مسئول حلّ مشکل او، خودش است و برای حل آن باید اقدام نماید و ما والدین فقط وظیفه ی راهنمایی او را داریم که از عواقب تصمیم خودش مطلع شود.
4- آموزش:
مهمترین دلیل ترس و اضطراب از هر موضوعی جهل و ناآگاهی نسبت به آن موضوع میباشد که ضروری است برای کاهش ترس و اضطرابهای نوجوانی آموزشهای لازم در مورد بلوغ، دوستیابی، حل مساله، گذراندن اوقات فراغت، برنامهریزی درسی و مواردی از این قبیل به نوجوان آموزش داده شود.
5- برقراری رابطه دوستانه و عاقلانه:
ما والدین با مراقبت دوستانه و عاقلانه خود احساس ایمنی و اطمینان را در وجود نوجوان ایجاد میکنیم.
6- اعتماد سازی:
باید بیاموزیم که چگونه حس اعتماد نوجوان را نسبت به خودمان جلب و جذب کنیم، چنانچه اعتماد میان نوجوان و والدین کمرنگ شود او برای حل مسائل خود به دیگران مراجعه میکند.
7- ارتباط کلامی مقدمه ارتباط عاطفی:
ما والدین با تنظیم ساعات کار خود و بسترسازی مناسب در منزل بایستی فرصت کافی برای «ارتباطهای کلامی» با اعضای خانواده به ویژه نوجوان را فراهم آوریم چرا که ارتباط کلامی خود مقدمه «ارتباط عاطفی» است که نوجوان سخت به آن نیازمند است.
8- تاکید بر محبت و پرهیز از خشونت:
ارتباط با نوجوان اگر بر اساس عشق و علاقه و صمیمیت استوار باشد اعتماد به نفس را در او تامین و تضمین مینماید و اگر بافشار و خشونت همراه باشد ممکن است موجب اختلال عصبی و دشواریهای روانی در او شود.
9- الگوهای رفتاری والدین:
نوجوان علاقمند است که والدین دارای شخصیتی مستحکم و با ثبات و پایدار باشند چون به اتکاء شخصیت و همانند سازی آنان نیازمند است و توجه والدین به الگوهای رفتاری خود مورد تاکید است.
10- پرهیز از مناقشات خانوادگی:
خانه بایستی محل آرامش و امن و مستحکمی برای اعضاء خانواده به ویژه نوجوان باشد و مناقشات و جرو بحثها و دعواهای علنی والدین به آن لطمه نزند و بهانه گریز نوجوان از خانواده را فراهم نیاورد.
11- گوش دادن:
با نوجوان صحبت کنیم و به سخنان او با علاقه گوش فرا دهیم و بدانیم که خوب گوش کردن به حرفهای نوجوان رمز ارتباط موثر با اوست.
12- تکیه بر نقاط قوت:
با مشاهده ی برخی ضعفها، نوجوان را تحقیر و سرزنش و یا با دیگران مقایسهاش نکنیم بلکه بیشتر سعی نمائیم برای از بین بردن ضعفهایش قوتش را تجلی بخشیم.
13- انتظار به اندازه:
با کسب شناخت همه جانبه از نوجوان به اندازه ی توان و ظرفیت وجودیش از وی انتظار داشته باشیم.
14- اجازه خطا کردن به نوجوان بدهیم:
نوجوان بایستی بیاموزد که از مشکلات گریزان نباشد بلکه برای حل مشکلاتش به دنبال کشف راه حل باشد و این زمانی است که اجازه خطا کردن را به او بدهیم تا از خطا کردن احساس گناه نکند و بتواند فرصت یافتن راه حل را بیابد.
15- مشورت با نوجوان:
نوجوان در اندیشه ی مستقل شدن است بنابراین نبایستی عقاید خود را بر او تحمیل کنیم بلکه بایستی او را تحمل کرد و با مشورت گرفتن از او در امور خانه در کسب استقلال یاریش کنیم.
16- فعال بودن نقش پدر در تربیت نوجوان:
همانگونه که «مادر» نخستین گذرگاه کودک و نوجوان به زندگی اجتماعی است آنچه که بسیار مورد نیاز یک نوجوان است وجود «پدری» است که خانواه بتواند بر او تکیه کند. «پدری» که گرم، مهربان و پرشور باشد.
17- پذیرش بدون قید و شرط نوجوان:
نوجوان را همانطور که نشان میدهد بپذیریم نه آنطور که در رویا و تخیل خود تصور میکنیم و بدانیم اگر نوجوان در خانواده مورد احترام قرار گیرد، یاد میگیرد خودش را آنطور که هست بپذیرد.
منبع:انجمن علمی و آموزشی مدرسین آموزش خانواده شهر تهران
24 مهر ماه هر سال مصادف با روز پیوند اولیا و مربیان است. برای همین این روزها اکثر مدارس جلسات انجمن اولیاء مربیان را بر گزار می کنند و برنامه های متنوعی را اجراء می کنند. یکی از اهداف چنین برنامه هایی این است که اولیا بتوانند با مدارس در ارتباط باشند و مربیان مدارس از وجود چنین ارتباطاتی استفاده کرده و دانش آموزان را در ابعاد آموزشی و تربیتی بهتر یاری دهند.
حقیقتاً علیرغم تلاش مدارس برای نزدیک کردن دیدگاههای خانواده ها با دیدگاههای مدارس در مسائل مربوط به آموزش و تربیت و رعایت نظم و انضباط، اما هنوز بسیاری از اولیاء از اشتباهات فرزندان خود در مقابل توقعات قانونی مدرسه حمایت می کنند و حاضر نیستند با مدرسه هم جهت باشند.
در پی چنین مشکلاتی است که برخی از دانش آموزان با مربیان مدرسه خصوصا در دبیرستان ها احساس خصومت می کنند و اولیاء خود را حامی خود می پندارند. اما این وضعیت نه تنها کمکی به دانش آموزان نمیکند بلکه ممکن است آنها را در وضعیت بحرانی قرار داده و نتوانند از آموزش و تربیت خوب بهره مند شوند. لذا نویسنده 10 توصیه به اولیا گرامی دارد که امیدوار است مثمر ثمر واقع شود.
1- از قوانین و مقررات مدرسه حمایت کرده و در حضور فرزندتان آن قوانین و مقررات را محکوم نکنید.
2- با مسئولین مدرسه متواضعانه رفتار کنید و سعی نمائید آنها را درک کنید و در صورت لزوم پاسخگو باشید.
3- در صورت بروز مشکل، با مسئولین مدرسه در حضور فرزندتان، مجادله نکنید.
4- اگر فرزندتان معلمین و مربیان مدرسه را در حضور شما تحقیر کردند با آنها موافق نباشید.
5- اگر مدرسه و شرایط حاکم بر آن برای شما غیر قابل تحمل شد، بی سر و صدا مدرسه فرزندتان را عوض کنید و از هر گونه انتقام جویی بپرهیزید.
6- اگر فکر می کنید معلمی خوب تدریس نمی کند و شما هم نمی توانید شرایط را عوض کنید، فعلا صبر کنید تا در فرصت مناسب، تصمیم موثری اتخاذ کنید.
7- اگر در مدرسه برای فرزندتان مشکلی پبش آمده به مدرسه بروید و مشکل را از نزدیک بررسی کنید و اگر مجبور شدید راه قانونی را در پیش بگیرید و از مقابله به مثل و انتقام جویی بپرهیزید چون ممکن است در این صورت از حق خود محروم شوید.
8- فرزند خود را تشویق کنید تا قوانین و مقررات مدرسه را بپذیرد و به آن عامل باشد
9- همیشه مدرسه و مقام معلم را مورد ستایش قرار داده و آنها را ارزشمند بدانید.
10- به فرزندان خود بگوئید، که برای آموزش و تربیت به مدرسه می رود و بطور موقت در آنجاست، برای همین نباید او گرفتار مسائل حاشیه ای شود و او را از هدف دور نماید.
ترجمه و خلاصه از سایت: http://www.self-improvement-mentor.com
نکاتی درباره ی اعتماد به نفس کودکان
یک کودک تازه متولد شده دارای یک پذیرش طبیعی از خود است. با این حال لزوما این به معنای داشتن اعتماد به نفس ترجمه نمیشود . سطح اعتماد به نفس کودکان اغلب نتیجه شرایط محیطی، به خصوص والدین شان است .
دوران کودکی و نوجوانی زمانی است که یک فرد اعتماد به نفس خود را توسعه می دهد. بالا بردن اعتماد به نفس در آن دوره اغلب چنان پر اهمیت است که کودکان در بزرگسالی و احتمالا در طول زندگی خود، با اعتماد به نفس زندگی خواهد کرد .
برای کمک به افزایش اعتماد به نفس در کودکان به نکات زیر توجه کنید :
1- یک الگوی خوب برای کودکان باشید :
والدین بزرگترین الگوی کودکان هستند. یک کودک عادات، زبان و ویژگی های والدین خود را انتخاب خواهد کرد. کودکان ابتدا کمتر در معرض جهان خارج قرار می گیرند بنابراین آنها برای آموختن چگونه عمل کردن و فکر کردن و پاسخ دادن به محیط اطرافشان، بیشتر به والدین خود نگاه می کنند .
اگر والدین هنگام انجام یک عمل یا ارتباط برقرار کردن یا تصمیم گیری، اعتماد به نفس پائینی از خود نشان دهند، بچه ها از آنها الگو خواهند گرفت چرا که کودکان از عملکرد والدین خود میآموزند که به اتفاقات مختلف زندگی با اعتماد به نفس پائین پاسخ دهند. بنابراین در مرحله اول برای کودکان خود الگوی مناسبی باشید .
2-همواره بچه ها را تشویق کنید :
بطور طبیعی کودک برای اولین بار که با بسیاری از تجارب جدید و ناشناخته برخود می کند در انجام دادن آنها مردد است چون در گذشته هیچ تجربه ای از آنها نداشته است . بنابراین مهم است که کودکان در طول اولین تلاش و کوشش جدیدشان از یک تجربه مورد تشویق قرار گیرند.
همیشه تشویق کودکان را در ذهن داشته باشید و بخاطر داشته باشید که بسیاری از چیزها برای ما بسیار آسان است. زیرا ما آنها را هزار بار انجام می دهیم اما کودکان ممکن است توانایی انجام دادن کارهای ساده را نداشته باشند که در این صورت نباید آنها را ناراحت کنید.
سعی کنید از دید آنها به مسائل بنگرید تا شاید ما بتوانیم درک بیشتری از کوشش های آنها داشته باشیم. تشویق منظم یکی از بهترین روش های پیشرفت اعتماد به نفس کودکان است .
2- اجازه بدهید که آنها چیزهای جدید را امتحان کنند :
زمانیکه کودک برای انجام دادن چیزهای جدید روی می آورد معمولا نسبت به توانائیهای خود مشکوک و ترسناک است. بوسیله تسهیل و تشویق، شما به آنها آموزش می دهید که از ناشناخته ها نهراسند. بیشترین چیزهای جدیدی که آنها امتحان می کنند اعتماد بیشتری برای روبرو شدن با آنها بدست می آورند و تجاربی که در این زمینه بدست می آورند منجر به توسعه اعتماد به نفس آنها می شود .
3- مقایسه نکنید:
بوسیله مقایسه نکردن کودکتان با برادر یا خواهر یا دیگر کودکان ، این پیام را به او می دهید که آنها منحصر به فرد هستند و او نیازی ندارد که شبیه دیگران باشد و نیازی ندارد که برای بدست آوردن ارزش خود، بخاطر دیگران تلاش کند . هیچ چیز به اندازه پذیرش کلی خود، اعتماد به نفس کودک را افزایش نمیدهد .
4- به آنها اعتماد کنید :
اعتماد کردن به کودکان بزرگترین حامی آنهاست. برای اینکه اعتماد خود را به آنها نشان دهید به آنها مسئولیت دهید. بدون اینکه روی آنها کنترل شدید داشته باشید. زمانیکه کودکان اجازه پیدا می کنند که کارهایی را انجام دهند این مسئله گوشزد می کند که آنها برای انجام دادن کارها توانمند هستند. مانند، اجازه دادن به نگهداری برادر یا خواهر کوچکتر از خود یا خرید از مغازه و غیره
5-برای شکوفا شدن به آنها فرصت بدهید:
زمانیکه کودکتان مهارتها و تواناییها جدید را یاد می گیرد آنها را به عجله وا ندارید. رشد و شکوفایی هر شخصی در زمان و سرعت خاص خود صورت می گیرد و وابستگی به ویژگیهای شخصیتی هر کس دارد. فشار بیش از حد والدین و همسالان می تواند موجب سقوط اعتماد به نفس آنها شود.
ترجمه از سایت http://www.ehow.com
تشویق دانش آموزان به فراگیری و رسیدن آنها به سطوح بالاتر چالشی برای بسیاری از معلمان تبدیل شده است. معلمانی که آموختن را تشویق می کنند،(هدف آنها) تربیت افرادی است که بهتر تحصیل کنند و برای آینده آماده شوند. برای تشویق یک دانش آموز برای یادگیری، معلمان باید وقت اضافه صرف کنند و هر دو(دانش آموز و معلم) در داخل و خارج از کلاس تلاش کنند.
در ادامه به نحوه تشویق دانش آموزان برای یادگیری می پردازیم.
بعضی اوقات ، معلمان مطالب زیادی را تدریس میکنند ولی بعداً متوجه میشوند دانشآموزان میتوانند حتی مقدار کمی از آنچه که را که مطرح شده است بازگو نمایند .راستی دلیل این امر چیست ؟ چرا، گاهی بعد از ارائه توضیح مفصل در مورد موضوعی فراگیران نمیتوانند حتی بخش کوچکی از آن موضوع را بازیابی کنند ؟ چرا دانشآموزان بجای درک معنائی مطالب ، به حافظه خود
فشار میآورند ؟
....ادامه را بخوانید
انواع روش های تدریس:
1- الگوی تدریس / الگوی عمومی تدریس
2- روش نمایشی ( نمایش علمی ) / روش آزمایشی (آزمایشگاهی)
3- روش بحث گروهی
4- الگوی حل مسأله (problem-solving model)
5- الگوی پیش سازمان دهنده (preadvance-organizer model)
6- روشهای آموزش انفرادی
همچنین پست زیر را بخوانید:
چرا برخی از دانش آموزان تنبل هستند؟
www.classro.blogsky.com
ادامه مطلب ...
روز معلم را به همه معلمان تبریک می گویم
مقام معلم
می توان در سایه آموختن گنج عشق جاودان اندوختن
اول از استاد، یاد آموختیم پس، سویدای سواد آموختیم
از پدر گر قالب تن یافتیم از معلم جان روشن یافتیم
ای معلم چون کنم توصیف تو چون خدا مشکل توان تعریف تو
ای تو کشتی نجات روح ما ای به طوفان جهالت نوح ما
یک پدر بخشنده آب و گل است یک پدر روشنگر جان و دل است
لیک اگر پرسی کدامین برترین آنکه دین آموزد و علم یقین
مرحوم استاد حسین شهریار