کودکان بیش فعال

 

دید کلی

بیش‌فعالی به حالتی دلالت می‌کند که در آن کودک به نحوی مفرط و بیش از اندازه فعال و پرجنب‌ و جوش است. تحرک زیاد این کودکان نه تنها خود آنها را بلکه اطرافیان ، همکلاس‌ها ، اولیای مدرسه را دچار مشکل می‌کند. از آن جایی که در میان درصد بالایی از معتادین و افرادی که ترک تحصیل کرده‌اند علایم بیش فعالی در کودکی قابل مشاهده است.

از طرفی کودکان بیش فعال در معرض خطر بالایی از اختلال سلوک ، شخصیت ضد اجتماعی و سوء مصرف مواد مخدر قرار دارند لذا آگاهی همگان بویژه والدین و معلمان در این حالات از اهمیت بسزایی برخوردار است. نقص در تمرکز یا اختلال بیش‌فعالی (ADHD) شرایطی را برای کودک ایجاد می‌کند که نتواند آرام و بدون حرکت بنشیند، رفتارش را کنترل کرده و توجه خود را به یک موضوع خاص معطوف کند.

شیوع بیش فعالی

از هر 100 کودک 5 کودک می‌توانند مبتلا به ADHA باشند. پسران 3 برابر بیش از دختران در معرض ابتلا قرار دارند. اغلب این مشکلات قبل از 7 سالگی آغاز می‌شوند و ممکن است والدین تا وقتی که فرزندشان بزرگتر نشده متوجه مشکل او نگردند. پزشکان نمی‌دانند که چه چیزی باعث بروز ADHD می‌گردد ولی مطالعات بر روی مغز انسان‌ها را به فهم علل اجتماعی ADHD نزدیکتر کرده است.

پزشکان معتقدند افراد مبتلا به ADHD فاقد میزان کافی از مواد شیمیایی خاص به نام میانجی‌های عصبی در مغز هستند. این مواد شیمیایی به مغز در کنترل کردن رفتار کمک می‌کند. والدین و آموزگاران باعث ایجاد ADHD در کودک نمی‌شوند ، بلکه آنها می‌توانند در فعالیت‌های کودک به وی کمک کنند.

علایم ADHD

1- مشکل در توجه

2- فعالیت بیش از اندازه (بیش‌فعالی)

3- انجام عمل قبل از فکر کردن به آن (حرکات تکانشی)

انواع بیش‌فعالی

1- نوع بی‌دقت و بدون توجه

در این نوع فرد نمی تواند روی تکلیفی که به او می‌دهند و یا یک فعالیت خاص تمرکز داشته باشد. اکثر کودکان دچار ADHD در دقت و توجه کردن دچار مشکل هستند. این دسته از افراد غالبا:

توجه زیادی به جزئیات ندارند.

بر بازی‌ها و کارهای مدرسه نمی‌توانند تمرکز داشته باشند.

کارهای مدرسه و فعالیت‌های روزانه خود را در منزل تا آخر دنبال نمی‌کنند و آنها را به پایان نمی‌رسانند.

‌نمی‌توانند یک وظیفه یا تکلیف را تمام و کمال انجام دهند.

اسباب بازی‌ها ، کتاب‌ها و وسایلشان را اغلب گم می‌کنند.

2- نوع تکانشی - بیش‌فعالی

در این نوع از اختلال فرد بسیار فعال است. و بدون فکر اقدام به فعالیت و انجام کار می‌کند. فعالیت بیش از حد معمول ، قابل مشاهده‌ترین مشخصه اختلال ADHD است. کودک بیش‌فعال همیشه در حال انجام کاری می‌باشد. ممکن است سطح بیش‌فعالی با افزایش سن کاهش یابد. این کودکان قبلا از این که راجع به عملی فکر کنند آن را انجام می‌دهند.

برای مثال این کودکان ممکن است بطور ناگهانی وسط خیابان شروع به دویدن کنند و از یک سمت به سمت دیگر خیابان بدون نگاه کردن حرکت کنند و یا این که از درخت بلندی شروع به بالا رفتن کنند. ممکن است آن ها موقعیت‌های خطرناک شگفت زده شوند. گاهی هم هیچ ایده و فکری برای خارج شدن از این وضعیت ندارند. غالبا، فعالیت‌های تکانشی و بیش‌فعالی با هم همواره هستند. مشخصه کودکانی که این اختلال را با هم دارند بدین گونه است:

بی‌قراری و ناآرامی

‌دویدن مداوم از سویی به سوی دیگر و یا بالا رفتن از چیزی

پایین آمدن از صندلی وقتی که اجازه این کار را ندارند.

عدم توانایی در بی‌سر و صدا بازی کردن

بیش از حد صحبت کردن

پاسخ‌دادن ناگهانی و بدون فکر به پرسشی که هنوز تمام نشده است.

عدم توانایی در صبر کردن برای نوبت خود

بدون اجازه وسط بازی دیگران پریدن

وسط صحبت دیگران پریدن

نوع ترکیبی

در این نوع اختلال فرد بسیار فعال است و بدون فکر اقدام به فعالیت و انجام کار می‌نماید. کودکان با این نوع اختلال نشانه‌هایی از هر دو نوع قبل را که متذکر شویم دارا هستند. آنها در توجه‌کردن، بیش‌فعال بودن و کنترل تکانش‌های خود دچار مشکل هستند. البته گاهی تمام کودکان بی‌توجه هستند و یا اینکه بیش از حد فعالیت می‌کنند و حرکات تکانشی دارند.

اما در کودکان دچار ADHD این حرکات همیشگی هستند نه استثنایی این رفتارها برای کودک در خانه، مدرسه و با دوستان مشکلات حقیقی ایجاد می‌کنند در نتیجه اکثر کودکان دچار این اختلال، احساس افسردگی ، اضطراب و عدم اطمینان به خود را دارند. این احساسات جزء نشانه‌های ADHD محسوب نمی‌شوند و در اثر مشکلات مکرر در خانه و مدرسه در کودک ایجاد می‌شوند.

چطور می‌توان فهمید کودکی مبتلا به ADHD است؟

وقتی علایم ADHD در کودکی مشاهده شود باید توسط یک متخصص ماهر مورد ارزیابی قرار گیرد. این فرد می‌تواند از کارکنان مدرسه باشد و یا این که در مطب خصوصی مشغول بکار باشد. تنها راه حصول اطمینان ، ارزیابی کامل توسط متخصص می‌باشد. باید در اینجا به دو نکته توجه داشت:

نباید نظر دیگران را دال بر این که کودکی ADHD است به آسانی پذیرفت.

این نکته حائز اهمیت است که کودک همراه با ADHD ناتوانایی‌های دیگران را نیز دارد.

درمان

درمان سریع برای ADHD وجود ندارد اما علایم آن قابل کنترل هستند. والدین و آموزگاران باید به نکات زیر توجه داشته باشند.

در مورد این اختلال اطلاعات بیشتری کسب کنند.

برنامه تعلیم و تربیتی خاصی را متناسب با نیازهای کودک ایجاد و طرح‌ریزی نمایند.

ایجاد طرح دارو درمانی، درصورتی که والدین و پزشک احساس کنند که کودک به دارو درمانی نیاز دارد.

راهنمایی‌هایی برای والدین

وقتی که فرزندتان کارش را خوب انجام می‌دهد به او پاداش دهید. در فرزند خود توانایی ایجاد کنید و نیز با او در مورد استعدادهایش صحبت کنید و او را به بکارگیری توانایی‌هایش تشویق و ترغیب کنید.

با فرزند خود کاملا واضح و روشن صحبت کنید. برای این کار با پشتکار ، مصر و مثبت باشید و خواسته‌های خود را کاملا برای فرزند خود روشن سازید. به فرزند خود بگویید چه کارهایی را باید انجام دهد نه این که فقط ، آنچه را نباید انجام دهد به او گوشزد کنید.

شیوه‌هایی را برای کنترل رفتار فرزند خود یاد بگیرید این برنامه‌ها عبارتند از: ایجاد جدول برای فعالیت‌های فرزندتان ، داشتن برنامه برای پاداش ، نادیده گرفتن رفتارهای نامطلوب ، پیامدهای عادی و غیر طبیعی نتایج و پیامدهای منطقی.

با مدرسه فرزندتان تماس داشته باشید و برنامه تعلیم و تربیت خاص نیازهای فرزندتان را برای او تنظیم کنید. هر دوی شما (والدین و معلم) بایستی نمونه‌ای از این برنامه را داشته باشید.

با معلم در تماس باشید و به او بگویید فرزند شما در خانه چه عملکردی دارد و از او بپرسید که در مدرسه چه می‌کند و آنها را حمایت کنید.

راهنمایی‌هایی برای آموزگاران

باید بدانید که چه موارد خاصی برای دانش آموزان دشوار هستند. برای مثال ممکن است که دانش آموز ADHD در شروع یک کار دچار مشکل باشد در حالی که دانش آموزان دیگر در پایان‌دادن به یک عمل و شروع عمل بعدی شکل داشته باشند. بنابراین هر یک از این دانش آموزان نیاز به کمک‌های متفاوتی دارند.

به دانش آموزان نشان دهید چگونه از کتاب تکلیف و برنامه‌های روزانه استفاده کنند. همچنین مهارت‌ها و روش‌های یادگیری را به آنها آموزش دهید و آنها را به شکل منظم تقویت (پاداش) کنید.

به دانش آموزان در فعالیت‌های بدنی‌شان کمک کنید. (برای مثال) به آنها اجازه دهید تا کاری را ایستاده پای تخته سیاه انجام دهند). در بین برنامه‌ها به آنها استراحت دهید.

با والدین و دانش آموزان هر دو با هم برای نو آوری و اجرای یک برنامه تعلیم و تربیتی متناسب بمنظور نیل به نیازهای دانش آموزان به فعالیت و همکاری بپردازید.

انتظارات بالا از دانش آموزان داشته باشید اما سعی کنید راه‌های جدیدی را برای انجام کارها امتحان کنید صبور باشید و شانس دانش آموزان را برای کسب موفقیت بالا ببرید.

چگونه با کودکان بیش فعال برخورد کنیم؟

کودکم بی قرار،کم توجه و کم دقت است،کلافه شده ام چگونه باید با او رفتار کنم؟

خیلی از والدینی که کودکشان دچار بیش فعالی هستند نمی دانند باید با او چگونه برخورد کنند،راهکارهای پیشنهادی "سلامت نیوز" می تواند کمکی در نوع برخورد والدین با کودک بیش فعال باشد:

1.کودکتان آینه شماست هر رفتاری که انجام دهید او با الگو گیری از شما همان عمل را تکرار خواهد کرد پس اگر می خواهید کودکتان صدایش رابلند نکند خودتان نیز در عمل صدایتان را در حد معقول نگه دارید.

2.احساس دست داده از رفتار او به خودتان را صادقانه به او نشان بدهید مثلا اگر با کاری ناراحتتان کرد این ناراحتی را پنهان نکنید بلکه به او نشان دهید که ناراحت شده اید.

3.فرزندتان را تشویق کنید،برای مثال اگر فرزند شما تکالیف خود را که قبلا به موقع انجام نمی داد اکنون درست و به موقع انجام داده به او بگوئید من از داشتن فرزندی مثل تو که تکالیفش را به  وقت انجام میدهد افتخار می کنم.

4.به آسانی جلوی کودکتان زانو زده و مقابل او بنشینید بگذارید به واسطه حرفایتان توجه او به شما جلب شود نه اینکه به زور او را وادار به این امر کنید.این عمل یکی از مثبت ترین راههای ارتباطی با کودک است.

5.به سخنان او گوش دهید ،نقش یک شنونده خوب را برایش ایفا کنید با گفتن کلماتی همچون من درکت می کنم به او  آرامش را هدیه بدهید.

6.به قولی که به کودکتان می دهید بیش از هر قولی پایبند باشید،چون باعث شده او به شما اطمینان کند و با شما راحتتر کنار بیاید.برای مثال اگر قول داده اید بعد از تمیز کردن اطاقش او را به پارک ببرید سر قولتان باشید و این کارا انجام دهید.

7.وسایل با ارزشی که کودکتان برا بازی به آنها توجه دارد برای آنکه به آنها صدمه ای نرسد از دسترس او دور کنید در این صورت هم خودتان در آرامشیدو هم او خرابکاری نمی کند.

8.حد و مرزی برای روابطتان با فرزند خود قائل شوید مثلا در هر کار شخصی او دخالت نکنید. دستورالعملها ،درخواستها و پاسخهای منفی را تا حد امکان کم کنید تا او دچار ناهنجاری فکری و ذهنی نشود.

9.با او بفهمانید که با داد و فریاد کاری از پیش نمی برد اگر شما به داد و فریاد او برای در خواست چیزی توجه کنید او تصور می کند که به این شیوه به آنچه می خواهد می رسد پس تمام خواست های نا معقول خود را اینگونه بیان می کند.

10.خواست هایتان را راحت و صریح و با ملایمت به گونه ای مثبت با او در میان بگزارید مطمئن باشید حتما انجام خواهد داد برای مثال به جای گفتن در را باز نگذار به او بگوئید عزیزم لطفا در راببند!

11.بگزارید مسئولیت کارهایش را خود به گردن بگیرد،به این ترتیب به او کمک کرده اید تا در مقابل  بر خورد با مشکلات خود تصمیم بهتری بگیرد و در قبال کاری که انجام می دهد  مسئولیت پذیر باشد.

12.زیاد انتقاد نکنید چون نتیجه ای جزخستگی خود را به دست نمی آورید .خواسته های خود را در قالب یک بازی ساده به او بگوئید تا او نیز حین انجام بازی به خواسته شما عمل کند.

13.به او ارزش دهید و به او نشان دهید که او نیز برای شما اهمیت دارد.او را در کارهائی که از پس آنها بر میاد  سهیم کنید به این صورت هم اعتماد به نفس او را به کار انداخته اید هم به شما کمک کرده و هم مسئولیت پذیری در او پرورش می یابد.

14.موقعیت را فراهم کنید تا او خود از حقوقش دفاع کند چون شما همیشه کنار او نیستید که حق اور را بگیرید او باید خود قادر به این کار باشد.

15.لبخند را به چهره فرزندتان هدیه دهید با او شوخی کنید با او بازی کنید و در بازی باعث خنده وی شوید.با یک شوخی ساده می توانید خنده را برای او به ارمغان بیاورید.

http://www.iranianuk.com/article.php?id=21984

هفت‌ علت‌ اصلی‌ ‌ ناسزاگویی ‌کودکان

  • یادگیری‌ از طریق‌ والدین‌
  • یادگیری‌ از طریق ‌دوستان و بچه‌های‌ دیگر
  • بد آموزی بوسیله فیلم
  • بیان‌ نوعی‌ اعتراض‌
  • رسیدن‌ به‌ خواسته‌ ها و اهداف‌
  • تشویق ‌شدن‌
  • ناکامی‌  و افسردگی

مسلماً با شناسایی‌ علت‌ رفتار نادرست، می‌توانیم‌ در رفع‌ آن‌ موفق‌ تر عمل‌ کنیم:

۱ . چنانچه‌ این‌ گونه‌ رفتار از والدین‌ سرچشمه‌ گرفته‌ باشد، بایستی‌ والدین‌ به‌ طور جدی‌ آموزش‌ داده‌ شوند تا خود را کنترل‌ کنند و چنین‌ رفتاری‌ را حداقل‌ در حضور فرزند انجام‌ ندهند. در ضمن‌ لازم‌ است‌ به‌ کودک‌ گفته‌ شود که‌ این‌ رفتارها درست‌ نیست‌ و اگر هم‌ از والدین‌ سر زده، آنها اشتباه‌ کرده‌اند و دیگر تکرار نخواهد شد. به‌علاوه توصیه‌ می‌ شود اگر پدر و مادر چنین‌ رفتاری‌ را مرتکب‌ شدند، به‌ اشتباه‌ خود اعتراف‌ کنند و حتی‌ از فرزند عذرخواهی‌ نمایند.

۲ . اگر دوستان‌ یا بچه ‌های‌ دیگر عامل‌ بدزبانی‌ کودک‌ باشند، بایستی‌ او را از این‌ افراد دور کنیم‌ و به‌ جای‌ آنها دوستان‌ خوب‌ و مودب‌ را جایگزین‌ نماییم.

۳ . در انتخاب‌ فیلم ها دقت‌ کنیم‌ و چنانچه‌ فیلمی‌ مناسب‌ سن‌ کودک‌ نیست، شرایطی‌ فراهم‌ آوریم‌ که‌ او فیلم‌ را نبیند.

۴ . به‌ اعتراضات‌ کودک‌ گوش‌ دهیم‌ و دقیقاً توجه‌ کنیم‌ که‌ او چه‌ می ‌گوید و نسبت‌ به‌ چه‌ چیز اعتراض‌ دارد. دادن‌ یک‌ کمک‌ فوری‌ به‌ کودک‌ در چنین‌ شرایطی‌ بسیار مهم‌ است. روشهای سختگیرانه والدین، اعتراض‌ شدید فرزند را به‌ همراه‌ دارد.

۵ . هرگز کودک‌ نباید به‌ این‌ وسیله‌ به‌ خواسته ‌اش‌ برسد؛ بلکه‌ بایستی‌ به‌ او فهماند، چنانچه‌ دست‌ از این‌ نوع‌ رفتار بردارد و حتی‌ از این بابت عذرخواهی‌ کند، به‌ خواسته‌ اش‌ خواهد رسید.

۶ . هرگز با شنیدن‌ حرف های‌ زشت‌ کودک‌ به‌ او نخندیم، بلکه‌ اخم‌ کنیم‌ و خود را از وی‌ دور سازیم. با این‌ روش‌ به‌ او نشان‌ می‌ دهیم‌ که‌ رفتار پسندیده‌ای‌ نداشته‌ است.

۷ . چنانچه‌ فرزند ناکامی‌  و افسردگی‌ دارد، بهتر است‌ فرصتی‌ فراهم‌ کنیم‌ تا او موفقیت  ، شادی و نشاط را تجربه‌ کند. در چنین‌ مواردی‌ بایستی‌ به‌ درمان‌ حالات‌ افسرده ‌وار او بپردازیم.

- علاوه‌ بر توجه‌ به‌ نکات‌ گفته‌ شده، والدین‌ می ‌توانند با استفاده‌ از روش‌ «یادگیری‌ وسیله ‌ای» ، در جهت‌ رفع‌ عادت‌ بدزبانی‌ در کودکان‌ برآیند. به‌ این‌ ترتیب‌ که‌ هر وقت‌ کودک‌ رفتار ناپسند از خود نشان‌ نداد، به‌ او جایزه‌ای‌ بدهند و به‌ طور مشخص‌ بگویند «این‌ پاداش‌ به‌ این‌ علت‌ بود که‌ امروز حرف های‌ زشت‌ بر زبان‌ نیاوردی‌ و بچه‌ مؤدبی‌ بودی…» با این‌ روش، او می‌فهمد که‌ رفتار ناپسند پاداش‌ نمی ‌گیرد، بلکه‌ موجب‌ اخم‌ و قهر والدین‌ است؛ برعکس‌ رفتار مؤدبانه‌ او تشویق‌ و تأیید می ‌شود.

http://www.iransalamat.com/

کودکان

کودکان وقتی با سرزنش و انتقاد زندگی می کنند می آموزند بی اعتماد به خود باشند. وقتی با خشونت زندگی می کنند می آموزند که جنگجو باشند. وقتی با ترس زندگی می کنند می آموزند که بُزدل باشند. وقتی با ترحم زندگی می کنند می آموزند که به خود احساس ترحم داشته باشند. وقتی با تمسخر زندگی می کنند می آموزند که خجالتی باشند. وقتی با حسادت زندگی می کنند می آموزند که در خود احساس گناه داشته باشند. اما اگر با شکیبایی زندگی کنند بردباری را می آموزند. اگر با تشویق زندگی کنند اعتماد و اطمینان را می آموزند. اگر با پاداش زندگی کنند با استعداد بودن و پذیرندگی را می آموزند. اگر با تصدیق شدن زندگی کنند عشق را می آموزند. اگر با توافق زندگی کنند دوست داشتن خود را می آموزند. اگر با تایید زندگی کنند با هدف زندگی کردن را می آموزند. اگر با صداقت زندگی کنند حقیقت را می آموزند. اگر با انصاف زندگی کنند دفاع از حقوق را می آموزند. اگر با اطمینان زندگی کنند اعتماد به خود و اعتماد به دیگران را می آموزند. اگر با دوستی و محبت زندگی کنند زندگی در دنیای امن را می آموزند.

http://www.samiraeslamieh.blogfa.com

به کـــــودک بــــرچسب نــــــــــــزنید

...

توصیف کودکتان به عنوان خجالتی ، تنها، ساکت و یا سرد، روشی غلط است که بعد تاوانش را پس خواهید داد. برای نمونه در حال گذشتن از کوچه هستید و به آشنایی بر می خورید. مریم 2 ساله یا بیشتر در سلام کردن یا حتی نگاه به فرد آشنا تردید دارد. رو به فرد آشنا می کنید و می گویید « مریم خجالتیه » ولی نمی دانید که با برچسب زدن به کودکتان رفتار او را تقویت می کنید. عینا زمانی که به کودکتان برچسب انزوا طلب و یا دچار مشکل در دوست یابی را می زنید، رفتار اجتماعی نامناسب را در او بر می انگیزید. در حالی که می توانید با گفتن جملاتی او را تشویق کنید تا اجتماعی تر باشد. «تازه الان دیدنتون چند دقیقه طول می کشه تا بهتون عادت کنه.» این جمله را به جای این که بگویید «همیشه همین طوره» به کار ببرید.

***

کشف علت دوست گــــریــــــزی کــــودک

اگر کودکتان در ایجاد و نگهداری دوستی ها مشکل دارد، بکوشید علت آن را دریابید آیا آنقدر حساس است که همیشه احساساتش جریحه دار می شود و دوستانش را از دست می دهد؟ آیا ساکت است و نسبت به ارتباط با دیگران بی تفاوت است؟ آیا تهاجمی و قلدر است و به همین علت کودکان دیگر نمی خواهند با او باشند؟ آیا از مهارت های اجتماعی برخوردار نیست؟ آیا مهارت های لازم را برای یک دوست باوفابودن ندارد؟ ...

پروین نظری نژاد

30 راه ساده برای افزایش بهره هوشی کودکان

با به کارگیری 30 شیوه ساده از هنگام بارداری تا پایان دو سالگی افزون بر رشد جسمانی مناسب، زمینه های افزایش بهره هوشی کودکان را تقویت کنید.

بنابر گزارش گروه پزشکی و سلامت واحد مرکزی خبر از آنجا که پایه ریزی و شکل گیری رشد جسمانی و ذهنی کودکان از هنگام بارداری تا پایان دو سالگی است، به کارگیری این 30 شیوه به طور هماهنگ به رشد همه جانبه و مناسب کودک کمک می کند.

***

در هنگام بارداری:

1- تیروئیدتان را آزمایش کنید زیرا کم کاری خفیف تیروئید در خانمهای باردار سبب کاهش معنی داری در هوش کودکان می شود.

2- کولین مصرف کنید، این ماده مغذی در گوشت، تخم مرغ و حبوبات وجود دارد.

3- ویتامین هایی را که پزشک در دوران بارداری برای شما تجویز می کند مصرف کنید.

4- با جنین خود حرف بزنید و او را صدا کنید.

5- از نوشیدن قهوه و خوردن دارو بدون تجویز پزشک اجتناب کنید.

***

در شش ماهه نخست پس از تولد به این نکات توجه داشته باشید.

6- فرزندتان را با شیر مادر تغذیه کنید.7- در صورت بروز افسردگی بعد از زایمان ، برای درمان آن اقدام کنید.

8- منابع غنی از آهن مانند گوشت، سبزیجات، تخم مرغ و میوه های تازه مصرف کنید.

9- در زمان شیردهی خوردن غذاهای حاوی ویتامین 12Bمانند مخمر، نان، غذاهای دریایی و تخم مرغ را فراموش نکنید.

10- برای کودکتان موسیقی به ویژه موسیقی سنتی و کلاسیک پخش کنید.

11- کودک را ماساژ دهید ، مطالعات نشان داده اند که ماساژ روزانه کودکان رشد مغزی آنان را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد.

***

از شش ماهگی تا یک سالگی کودک چه کنیم؟

12- با کودکتان به طور مستقیم و چشم در چشم صحبت کنید.13- معنای لغات را با اشاره ارتباط دهید ؛ به طور مثال هنگامی که نام چیزی را می برید  به آن اشاره کنید یا کودک را در مقابل آن نگه دارید.

14- با هدیه های مخصوص کودکان، او را تشویق کنید.

15- اجازه آزادی حرکت به کودکان بدهید، بگذارید که آنها کنجکاوی غریزی شان را همواره به کار برند.

16- تشخیص و فرق گذاری بین اشیا را به کودکتان با پرسش و گفتن جواب درست بیاموزید.

17- کودکان از آموزش اجباری خوششان نمی آید، از آن بپرهیزید.

18- هنگامی که فرزندتان احساس خستگی کرد، آموزش را قطع کنید.

***

دوران یک تا دو سالگی کودک

19- کودکان را با غذاهای سرشار از آهن تغذیه کنید.

20- به کودکان میان وعده های سالم و مغذی بدهید و از دادن میان وعده های بی فایده مانند پفک و چیپس به کودک خودداری نمایید.

21- برای کودکتان کتاب بخوانید.

22- در حضور او مطالعه کنید.

23- برای او اسباب بازی های کمک آموزشی تهیه کنید.

24- با کودک خود بازی کنید. شرکت در بازی های دسته جمعی ، مهارت های هوش اجتماعی کودک را افزایش می دهد.

25- مطمئن شوید کودکتان خوب استراحت کرده است، خوابیدن دستکم ده ساعت در شبانه روز برای او لازم است.

26- هنگامی که با کودکتان صحبت می کنید صداهای اضافی مانند رادیو و تلویزیون را خاموش کنید و نور را در حد متوسط نگاه دارید.

27- درخواست های تکراری کودک را اجانب کنید. تکرار ارتباط  نورون ها را در مغز تقویت می کند ؛ بنابراین اگر برای چندمین باز از شما می خواهد کتابی را برایش بخوانید ، بدون اصرار و پافشاری روی خواندن یک داستان دیگر ، آن را برای او بخوانید.

28- وقتی کودک نوپای شما به چیزی اشاره می کند و نامش را می پرسد در جوابش به او اطلاعات بیشتری بدهید. به طور مثال : آن یک توپ است، یک توپ آبی با خط های قرمز.

29- در تربیت کودک انضباط همراه با محبت فراوان داشته باشید.

30- هرگز به کودکتان نگویید "تو چیزی نمی فهمی" زیرا اگر کودک آن را باور کند، حرف شما تحقق خواهد یافت.

منبع: تبیان

هفت پیشنهاد مفید و کارساز در تربیت صحیح کودکان

از دیوید موری

اول – فرزند خود را هر روز به مدرسه بفرستید. واضح است که حضور در مدرسه اهمیت دارد. بررسی ای که اخیراً، انجام شده ، نشان می دهد میزان حضور در کلاس درس روش خوبی برای پیش بینی نمرات آزمون است.

کسانی که میزان حضور آنها 93 درصد بود ، در آزمونهای استاندارد ، رتبه اول را به دست آوردند. کسانی که تنها 85 درصد در کلاسها حضور یافتند نمرات آنها افت پیدا کرد. وی می گوید کارهایی که به طور مرتب انجام شود، بهتر از همه در خاطر می ماند. بر نظم و ترتیب تکالیف مدرسه نظارت کنید و مدت زمان تماشای تلویزیون را کم کنید. بین ساعاتی که در جلوی تلویزیون گذرانده می شود و سال های هدر رفته ارتباط مستقیمی وجود دارد.

دوم – مدرسه، نام آموزگار و مدیر مدرسه فرزند خود را یاد بگیرید. قبل از بروز مشکل با آنها تماس بگیرید، بگذارید بدانند چه انتظاراتی دارید. آیا تکالیف مدرسه کافی است؟ محیط مدرسه بی خطر است؟ چه مطالب و کتاب هایی در کلاس درس آموزش داده می شود؟ آیا دانش آموزان در کلاس درس فرهنگ لغت و دائرة المعارف دارند؟ به آموزگار پیشنهاد همکاری بدهید. به مربیان فرزند خود احترام بگذارید. بهترین شرایط این است که معلم و والدین ، یکدیگر را تقویت کنند.

سوم – برای فرزندتان لباس مناسب تهیه کنید. این مسئله به اندازه ی صبحانه و محیط مناسب اهمیت دارد. لازم نیست این لباس اونیفورم باشد، نگذارید فرزندتان عادت کند با لباس غیر آبرومندانه به مدرسه برود. مدرسه رفتن شغل فرزند شما است. از فرزندتان بخواهید لباس مناسب آن را بپوشد. لازم نیست خیلی وسواس به خرج دهید.

انتظارات خود را از فرزندتان بیان کنید. انضباط، ماندگارترین هدیه مدرسه است. کتابها و افراد دانشمند را محترم بشمارید. افراد تحصیل کرده را مورد تمسخر قرار ندهید.

چهارم – برای فرزندتان روزنامه و کتاب بخوانید. و شیوه مراجعه و یافتن کتاب را به فرزندتان یاد دهید و اگر نمی دانید از کتابدار بپرسید. به طور حتم فرزندتان تلویزیون تماشا می کند ؛ برنامه ها را کنترل کنید و با هم به تماشای تلویزیون بپردازید. در مورد رفتارها و هنرپیشه ها اظهار نظر کنید. از تلویزیون به عنوان فرصتی برای نشان دادن ارزشها و معیارهای خانوادگی بهره بگیرید. قدم به دنیای کودکان بگذارید. خود را کاملاً به آنها نزدیک کنید و پذیرای آنها باشید. آن وقت می بینید مثل گل آفتابگردان که به سمت خورشید می چرخد او هم به شما رو می آورد.

پنجم- به هیچ وجه تقلب را تحمل نکنید. دو خطر رویاروی کودکان است: شکست و شکست سخت تر، از طریق عدم صداقت. تقلب یعنی فرار بیهوده از شکست ، فرزندتان را در معرض دو خطر قرار می دهد. شکست ناکامی است اما مایه بدنامی نیست. ولی تقلب بدترین پیامدها را به دنبال دارد علاوه بر آن که آموزندگی ندارد و همه چیز ما را در معرض خطر قرار می دهد.

شکست واقعیتی است که شخص مغلوب به بهای از دست دادن قدرت ایستادگی روحی خود، از آن می گریزد. شکست را می توان جبران کرد اما برای شخصیت و شرف از دست رفته تنها می توان حسرت خورد. اگر آموزگار یا مدیر مدرسه فرزندتان چشم خود را به روی تقلب می بندد باید نگران شوید. آنان آینده فرزند شما را تباه می کنند.

ششم- وقتی فرزندتان به خانه می رسد در منزل حضور داشته باشید. تحقیقات در این زمینه بسیار روشن است. ساعات 3 تا 6 بعد از ظهر حساسترین ساعات در زندگی کودک است. در این زمان کودک بدون سرپرست است و دردسرها فراوان . اما این ساعات، در عین حال بهترین زمان نیز هست زیرا هنوز درس های روز تازه است و از این فرصت می توان برای تقویت آموخته ها استفاده کرد. به گزارش هایی که فرزندتان در مورد حوادث روز خود می دهد گوش بدهید. با آنها مشورت کنید، تنبیه و تشویقشان کنید. اما آنها را در خانه ، تنها رها نکنید.

هفتم – هر از چند گاه مدرسه بازی کنید. از فرزند بزرگتر بخواهید به خواهر یا برادر کوچکتر خود درس بدهد. این عمل تأثیر چشمگیری بر روی هر دو دارد. کودک بزرگتر در کاری که به او محول شده مهارت و غرور به دست می آورد و کودک کوچکتر از طریق تحسین درس می گیرد. بعد از آن از هر دو بخواهید کار یا درسی را به شما یاد بدهند. این کار برای آنها لذت بخش است و برای شما غرور انگیز.

آموختن نحوه یادگیری ، نخستین وظیفه است. با خواندن این مطلب برای فرزندانتان کار را شروع کنید و نظر آنها را در این باره جویا شوید. منبع

 

مـــــاده اسرار آمیز ترین چیز

ماده اسرار آمیز ترین و مبهم ترین چیز هاست. همین ماده ای که ما هم از آن تشکیل شده ایم. همین ماده ای که انفجار های اتمی هم از ماهیت آن است. ببینید این ماده در درون ستارگان چکار میکند.

طبق گفته ملاصدرا بزرگترین فیلسوف اسلامی قرن یازده روح انسان هم طی حرکت ذاتی و جوهری همین ماده شکل گرفته است. بر خلاف پیشینیان وی که میگفتند روح قبل از خلقت بدن وجود داشته است. ماده ای که روح از آن شکل میگیرد و عمر ابدی پیدا میکند.

تمام هستی از ماده شکل گرفته است. و ماده مسئول تمام اتفاقات است. آنقدر گیج کننده است که هنوز دانشمندان نتوانسته اند در عمق میکروسکوپی آن تصور روشنی به دست آورند. میکانیک کوانتوم عمق پیچیدگی ماده را به ما نشان میدهد. و گویا ماده موج است و ممکن است آنچه که ما مبینیم حقیقتا گونه ای دیگر باشد. گفته میشود فضای خالی هم ممکن است بخشی از ماده باشد.

ماده در عمق وجود خود مبهم و قرین نابودی است. و طبق کشفیات ملاصدرا و با استفاده از آیه قرآن کریم، میفرماید که ماده در آن واحد نابود و سپس به وجود می آید. و گویا ما در هر ثانیه میلیونها بار شاهد مرگ و زندگی ماده هستیم و تداوم چنین چیزی ثبات را به ما مینمایاند.

شما خود کاری را به دست بگیرید خود کاری که در دستان شما رام است و میتوانید با آن هر کاری را از جمله نوشتن را انجام دهید. این خود کار از ماد تشکیل یافته است اما آیا میدانید که این خود کار در دستان شما چقدر می تواند خطرناک باشد؟ و حتی شما را به کام مرگ فرو ببرد. اگر بدانید که این خود کار در دستان شما امواج الترومغناطیسی پخش میکند. و اگر به اندازه زیاد حرارت ببیند و امواج گاما پخش کند و یا به عبارتی انرژی درون آن آزاد شود میتواند نه تنها شما را از بین ببرد بلکه اطراف شما را هم نابود کند. ما باید بسیار خوشحال باشیم که در جایی زندگی میکنیم که ماده چهره آرام خود را به ما نشان میدهد.

 به اطراف خود نگاه کنید تنوع و گوناگونی را ببینید زیبائی ها و زشتی ها را تماشا کنید. به حیوانات و گیاهان نظاره کنید و به آسمان که پیچیده گیهای آن همه را عاجز کرده است و به سیاهچاله هایی که منطق انسان آنجا از کار میافتد همه اینها از آثار ماده است با دانستن بخشی از این حقایق است که ما ماده را بسیار اسرار آمیز درک میکنیم.  

یادگیری با رویکرد ساختار گرایی

این نظریه اشاره بر ان دارد که یادگیرنده دانش را برای خودش و توسط خودش می سازد هر فراگیر گاه به طور جمعی و گاه به صورت انفرادی معانی را می سازد. او یاد می گیرد که ایجاد معانی همان یادگیری است و نمیتوان این یادگیری را به روش دیگر به دست اورد. توجه به این نظریه دو دیدگاه را حاصل است:

۱ـ ما مجبورییم بر روی فراگیر در افکار وی پیرامون یادگیری متمرکز شویم نه روی موضوع و مبحث تدریس

۲ـ هیچ دانشی سوای از تجارب فراگیر وجود ندارد(دانش به وسیله یادگیرنده یا اشتراک معانی توسط فراگیران ساخته شده است.)

می توان گفت نکته دوم مهمتر و مقدم تر است. زیرا به رغم اینکه آن ظهوری آشکار تر دارد اما موقعیتی است که به وسیله خود افراد به منظور تعمق دانش به کار می رود. اگر ما نظریه ساختار گرا را پذیرا باشیم. به این معنا که ما این روش را از دیگر روشها انتخاب کنیم .بنابراین مجبور خواهیم بود از دیدگاههای افلاطونی و همه دیدگاههای واقع بینانه دیگر دانش شناسی دست بکشیم.

الگوی تدریس ساختار گرایی

۱- انسانها می توانند هر چیزی را بیاموزند به شرط آنکه بتوانند آنها را در ذهن خود معنا دار سازند.

۲- ساخت گرایان می گویند ذهن اساس و ابزار تعبیر و تفسیر رخدادها .اشیا و چشم اندازهای جهانی است.

۳- یادگیرندگان به کمک معلم اندیشه های خود را پیراسته می کنند و مهارتهایشان را بهبود می بخشند.

۴- انسانها بر اساس ساخته ای ذهنی خود که باورها .اعتقادات و دانش آنها را در بر می گیرد به تفسیر هستی می پردازند.

۵- ساخت گرایان بر این باورند که واقعیت به مفاهیمی گفته می شوند که شخص آنها را از جهان ساخته است.

در تدریس باید تاکید بر تعامل بین یادگیرنده و آینده او باشد نه بر ایجاد کنش و واکنش بین یادگیرنده و گذشته بزرگسالان. خرد و استدلال بزرگسالی آینده شناسی خوبی برای رشد و تعالی یادگیری بنا نمی نهد.

یادگیرندگان اطلاعات را در زمینه تجارب خود تفسیر می کنند .تفسیر انان هر چه باشد مسیری فرد گرایانه است .لازم به یادآوری است که مواد آموزشی که معلم به صورت عینی برای یادگیری طراحی می کند دانش آموزان انها را در قالب تجارب و دانسته های خود تفسیر خواهند کرد و متناسب با نیاز زمینه ها و علاقه شخصی به ساختن معنای ویژه خواهند پرداخت .

ساخت گرایان توصیه می کنند که به جای تلاش برای مجسم کردن ساختی از یک واقعیت بیرونی برای یادگیرندگان باید به انها کمک کرد تا خود به تجسم معناداری از دنیای بیرونی دست یابند.

مراحل اجرای الگوی تدریس ساخت گرایی

الگوی تدریس ساخت گرایی دارای چهار مرحله اساسی است. مراحل مورد نظر عبارتند از : کاوش .تشریح . گسترش . ارزشیابی.

۱- کاوش: منظور از کاوش در نظام ساخت گرایی جستجوی راههایی برای دانش سازی است . یادگیرنده با استفاده از همه حواس خور برای ساخت دانش تلاش می کند .بخشی از دانش سازی در طی فرایند کاوش صورت می گیرد. کاوشگری از طریق همیاری بیشترین سودمندی را در بر دارد. بنابراین توصیه می شود همیاری را در فعالیتهای کاوشگری تشویق کنید و دانش آموزان را برای طرح سوال و پاسخگویی به سوالهای طرح شده راغب سازید.

۲- تشریح: در این مرحله معلمان با دانش آموزان به تعامل می پردازند تا دیدگاههایی را که عرضه می شود دریابند . معلمان باید برای برقراری تعاملی اثر گذار به طرح سوالهای مربوط و متناسب با مرحله نخست بپردازند. وظیفه دیگر معلمان این است که یادگیرندگان را یاری کنند تا باور ها و اندیشه هایی را که از طریق کاوش شکل داده اند با دیگران در میان بگذارند .به دیگر سخن فراگیران باید دیگران را در یافته های خود سهیم کنند.

۳- گسترش: معلمان در این مرحله به دانش آموزان کمک می کنند تا به گسترش فعالیتهای ذهنی و حرکتی یا مهارتهای خود بپردازند .یادگیرندگان به کمک معلم اندیشه های خود را پیراسته می کنند و مهارتهایشان را بهبود می بخشند. معلم در این مرحله به ارئه دانش می پردازد تا اندیشه های فراگیران پربار شود و مهارتهای آنان فزونی یابد.

۴- ارزشیابی: معلم باید یافته های دانشی و مهارتهای اکتسابی و کیفی سازی دانش آموزان را بیازماید تا از تغییرات به وجود آمده در تفکرات و میزان تسلط بر مهارتها آگاهی یابد و بازخوردی هم به فراگیران عرضه کند .بهتر است در سنجش آموخته ها و تولیدات دانش یادگیرندگان از سوالات تفکر بر انگیز استفاده شود . افزون بر این دانش آموزان باید به مرحله ارزشیابی نیز هدایت گردند.

نتیجه گیری

به طور خلاصه ساختار گرایی الگویی است که به قصد توصیف یادگیری ایجاد شده است .این الگو بیان می دارد که :

۱- دانش آموزان در هنگامی که فرایند یادگیری فعال باشد یاد می گیرند.

۲- فرایند یادگیری فرایند درک و فهم است .یادگیری از طریق انتقال صورت نمی گیرد بلکه از طریق تفسیر یافته ها انجام میشود.

۳- تفسیر یافته ها همیشه تحت تاثیر دانش پیشین قرار دارد.

۴- تفسیر یافته ها از طریق روش های آموزشی که دانش اموزان را به مباحثه در مورد نظریات یکدیگر وادار می کند پشتیبانی می شود.

بر حسب دیدگاه های متفاوتی که در مورد ساختار گرایی وجود دارد بعضی از مربیان فقط به استفاده از این الگو به مثابه یکی از مبانی و اصول بهبود روش های تدریس بسنده می کنند و بعضی دیگر همچون گلاسترفلد برای آن حیطه ای بسیار گسترده قایلند .او می گوید : در ساختار گرایی نکات و مسایلی اساسی و بنیادین درباره معرفت شناسی و هستی شناسی وجود دارد .با ان که می توان از این الگو در عمل استفاده کرد فکر نمی کنم که بدون در نظر گرفتن چار چوب فلسفی پشتیبان آن بتوان از تمام توان آن بهره گرفت

برای فهم گسترده به  منبع زیر مراجعه کنید

http://www.baraty.persianblog.ir