بهترین و بد‌ترین کشور‌ها برای زنان

روزنامه بریتانیایی «ایندی‌پندنت» در آستانه هشتم ماه مارس، روز جهانی زن، فهرستی از بهترین و بد‌ترین کشورهای جهان برای زندگی، کار و حقوق زنان را منتشر کرده است

ایندی‌پندنت در مقدمه این مطلب می‌نویسد که در صد و یکمین سالروز روز جهانی زن به دشواری می‌توان گفت که باید از وضعیت فعلی زنان در سطح جهان خوشحال یا مایوس بود. برای مثال، در بریتانیا حداقل ۱۴ انتخابات پارلمانی دیگر طول خواهد کشید تا تعداد نمایندگان زن در پارلمان این کشور با تعداد مردان مساوی شود. اما در قطر شانس زنان برای ورود به دانشگاه شش برابر مردان است.

 طبق آمارهای مجمع جهانی اقتصاد طی سال‌های اخیر وضعیت زنان در ۸۵ درصد از کشورهای جهان بهبود یافته، ولی از نظر سیاسی و اقتصادی هنوز تا برابری حقوق زنان و مردان راه طولانی در پیش است.

 در ادامه این مطلب روزنامه «ایندی‌پندنت» فهرستی از بد‌ترین کشور‌ها برای رعایت حقوق و موفقیت‌های فردی و حرفه‌ای زنان را ارائه می‌دهد

ادامه مطلب ...

زنان - تحول و بیداری(قسمت سوم)

 ما در قرن بیست و یکم در شرایط بیداری عجیبی بسر می بریم. شرایط فرهنگی و اجتماعی ما به سرعت در حال تغییر و تحول است. جلوه ها و نمودهای این بیداری انسان را مسحور خود می کند و انسان در آرامش متفکّرانه در ذهن خود به نظاره آن می نشیند. در این میان بیداری و تحول زنان انسان را به تعجب وا می دارد کسانیکه طی هزاران سال گذشته در شرایط مرد سالارانه می زیستند و مطیع مردان بودند و بعضا مردان آنها را شایسته کامل شدن و عقلانیت نمی دانستند. و در برخی جوامع نیز مردان به شدت آنها را در حجاب قرار میدادند و حق فعالیتهای اجتماعی و سیاسی را از آنها سلب می کردند و خود به اریکه ی قدرت می نشستند و آنها را دنباله روی خود کرده بودند. زنانی که شرایط مساوی برای کسب آگاهی و بینش هم اندازه مردان نداشتند و یک نابرابری بزرگی بین زن و مرد وجود داشت که هم اکنون نیز کماکان ادامه دارد.

البته چنین روندی عامرانه و با برنامه ریزی قبلی از سوی مردان نبوده است. بلکه این یک روند طبیعی تداوم بقای نسل انسان بوده است که مردان بعلت برتری ذاتی از نظر قدرت بدنی نسبت به زنان و همچنین توانایی در ارائه رفتارهای خشونت آمیز برای صیانت از حریم خانواده و به دست داشتن اقتصاد خانواده خودبخود آنها را برای تسلط نسبت به زنان سوق می داد. و مرد حامی زن و فرزندان می شد. و زن در سایه حمایت او زندگی می کرد. و اینگونه مرد یکه تاز میدان می شد.

اما با پیشرفت جامعه انسانی و از بین رفتن تهدیدات گذشته و کار کردن زنان در بیرون از خانه و کسب استقلال مالی،که همراه با افزایش علم و دانایی انسان بود کم کم انسانها به خود آمدند و حقوق همدیگر را شناختند. و برابری خود را درک کردند. و گویا نقشهای گذشته مردان هم در قبال زنان  بتدریج تضعیف شد. و زنان به بازیابی خود پرداختند و بخود اندیشیدند که آنها هم به اندازه مردان حق و حقوقی دارند که باید به آن برسند.

 به نظر می رسد که با پیشرفت جوامع انسانی و افزایش دانایی و کامل شدن امنیت، زنان به سوی استقلال کامل پیش بروند و بدون نیاز به کسی که باید برای او امنیت ایجاد کند زندگی کنند. در پی چنین وقایعی است که جنبش های فمینیستی در جهان شکل گرفته است و در رفتارهای اجتماعی زنان تغییرات محسوس را می بینیم. رفتارهای که بعضا چنان افراطی است، که باعث بروز مشکلاتی می شود. امروزه بخشی از اختلافات خانوادگی و کجروی های اجتماعی مربوط به استقلال و بیداری و تحول اجتماعی و فرهنگی زنان است. و زنان مایل هستند رفتارهای استقلال طلبانه از خود بروز دهند. اما برخی از مردان طبق عادات گذشته چنین چیزی را نمی پسندند و با آن مبارزه میکنند و چون زنان نیز جایگاه خود را پیدا کرده اند بعضا مجبور به طلاق می شوند.اما واقعاً زنان به پیش می تازند و در شرایط فراهم آمده بهتر از مردان به علم و دانش می پردازند و به همه اطلاعات دسترسی دارند( چیزی که قبلاً امکان نداشت.) به رادیو، تلویزیون، ماهواره، اینترنت، روزنامه، مجله، و و و... همه اینها آنها را دگرگون خواهد کرد. و ممکن است در آینده در رهبریت جوامع از مردان پیشی گیرند و یا حداقل تعادلی بین زن و مرد به وجود بیاید.

زنان - معجزه سخن گفتن(قسمت دوم)

شکی نیست که خانوم ها  بهتر از آقایان می توانند  سخن بگویند. و هوش لفظی – زبانی آنها بالاتر از آقایان است. و در این زمینه استاد ترند و بیشتر از مردان توانایی حرف زدن را دارند. لطیفه ای است که میگویند به ملانصرالدین می گویند اگر دو جمجمه پیدا کنیم از کجا بدانیم که این جمجمه ها متعلق به زن است یا مرد ؟ می گوید به فک آنها نگاه می کنیم. هر کدام بیشتر ساییده شده  باشد زن است.

مردان بیشتر تمایل به سکوت دارند. شکایت برخی از خانم ها هم این است که آقایان با آنها کمتر سخن می گویند.

این خصیصه که زنان بیشتر تمایل به حرّافی دارند باعث شده است. آنها جذب مردانی بشوند که زیاد حرف می زنند و آنهم حرفهای قشنگ ، قشنگ. گرچه از درون تهی باشند. چنین مردانی میتوانند با حرفهای استادانه خود به راحتی خانمها را تحت تاثیر قرار دهند. حتی به آنها دروغ بگویند .اما چنان سر پوش بر ای  آن درست کنند که خانم ها اصلا متوجه نشوند.

اصولا پسرانی با چنین خصوصیات در مواجهه با خانم ها بهتر ارتباط برقرار می کنند.  اما چه بسا پسران شایسته و خوبی که توسط دختران شناخته نمی شوند. ودر زندگی جذب افرادی می شوند که در حقیقت ممکن است شایستگی نداشته باشند. و ای بسا پسر خوش تیپ و خوش زبانی که ماهیت خرابی دارد، در دل دختری جا کند، و زندگی او را در معرض خطر قرار دهد.

خانوم ها از طریق خوش زبانی کردن و اصرار بر آن، به راحتی گول می خورند و فکر میکنند که حتما این گفته ها جنبه راستین قضیه است.

البته این به این معنی نیست که همه خانم ها شبیه هم هستند. بلکه خانم هایی هم هستند که ممکن است اینگونه نباشند.

 چه خوب است که مرد در مواجهه با زن مهارت حرف زدن را داشته باشد. اما برخی از مردان خوب، کم حرف هستند، و هم ضرورتی نمی بینند که حرافی کنند و متوسل به دروغ شوند. تا شاید به هدف خود برسند.از طرفی آگاه کردن دیگران از مکنونات قلبی برخی مواقع ضرورت دارد.

دختر ممکن است زود گول بخورد اما زود هم گول  می زند. آنهم با برنامه و تصمیم و اراده خود. فقط تصمیم بگیرد آن موقع این توانایی را دارد تا با برنامه حرکت کند. آقا هم فکر می کند شانس به او رو ی آورده است.

اصولا زنان در بر خورد های میان فردی با برنامه تر از مردان حرکت می کنند. در حوادثی که در روزنامه ها می نویسند. زنانی که توسط مردان به قتل می رسند، بیشتر به علت خشم ناگهانی مردان به قتل میرسند و اما مردانی که توسط زنان به قتل می رسند با برنامه و توطئه قبلی و آگاهانه به قتل می رسند و پس از آن، زنان احساس ندامت کمتری نسبت به مردان دارند.

یک جمع بندی کلی نشان می دهد که خانمها با هر خصوصیاتی که در نظر بگیریم، بیشتر از آقایان در معرض خطرند و بیشتر و زودتر از آنها  فریب می خورند. گر چه ابتدا دست نیافتنی به نظر می رسند.

زنان - پیچیده و معجزه گر(قسمت اول)

در پاسخ به این سئوال که آیا زنان پیچیده تر هستند یا مردان؟ به نظر نویسنده زنان نسبت به مردان پیچیده تر هستند. برای همین پیش بینی رفتارهای زنان مشکل تر از مردان هستند.در همین راستا حالی به حالی شدن در زنان بیشتر است. مردان در ارتباط و مواجه با زنان بعضا رفتارهایی را از زنان پیش بینی می کنند که آنگونه اتفاق نمی افتد. و هر مردی  این را به تجربه درک کرده است.

 به نظر میرسد که زنان بیشتر از مردان با حالتهای دگرگونه مواجه اند. و همچنین زنان بیشتر از مردان بر اساس حالتهای درونی خود رفتار می کنند. این مسئله ما را به یاد این می اندازد که می گویند  عواطف در زنان نسبت به تعقل و خرد برتری دارد.البته اینگونه هم باید باشد. چون عواطف تحرک بخش قوی  برای نگه داری فرزندان و در نتیجه تداوم نسل انسان است.که عقل نمی تواند چنین تحرکی را ایجاد کند.

تغییرات توفانی عواطف و عمل بر اساس آن می تواند رفتارهای غیر قابل پیش بینی را ایجاد کند. که برای هر کس غیر منتظره باشد.  عواطف در زنان و کارکرد آن باعث شده است که زن در طبیعت یک معجزه گر باشد. که زندگی بدون آن ممکن نیست. مردان توسط زنان سرپرستی و بزرگ می شوند. در جوانی مردان در کنار آنها به لذت می رسند. و در دوران پیری توسط آنها به اطمینان و امید می رسند و دلجویی می شوند. بنابراین آنها باید مورد احترام مردان باشند.

زنان بیشتر از مردان راستی و درستی را رعایت می کنند.و بیشتر از آنها بر اساس وجدان رفتار می کنند. و تابع قوانین و مقررات هستند. زنان اگر وادار نشوند به سوی گناهی  بروند احتمال رفتن آنها کم است. مگر اینکه برای رفتن به سوی خطایی توجیه نه چندان قانع کننده ای که تحت تاثیر عواطف است، داشته باشند. و برای خود مجوزی صادر کنند.که طبق آن محکوم وجدان نشوند. آن موقع برای قدم گذشتن در هر راهی برای آنها اعتماد به نفس کافی وجود دارد.

اما زنان که این چنین برتریهایی دارند  رفتارهایی را می توانند از خود بروز دهند که برای مردان مایه شگفتی و بیزاری باشد. چون اصالتا زنان در نظر مردان محجوب جلوه می کنند. هیچ موجودی مثل زنان نمی توانند مردان را ماهرانه و زیرکانه اذیت کنند.زنی که مایه همدمی و لذت است می تواند مایه رنج او باشد.

زنان علیرغم اینکه وانمود می کنند تحت تاثیر دیگران نیستند اما حقیقتاً اینگونه نیستند. آنها خیلی تحت تاثیر محیط هستند.

احساس حقارت در زنان زودتر از مردان بروز می کند.و همچنین احساس وابستگی به یک مرد عمیقا در آنها وجود دارد.

زنان بیشتر از مردان با سر نوشت خود بازی می کنند. و همیشه بی محابا یا بی توجه در کنار خطرات قدم می زنند.اما متوجه نیستند. که ممکن است به پرتگاه کشیده شوند.چون محیط  زندگی ما بر اساس قدرت نمائی های مردان شکل گرفته است. این محیط با این خصوصیات ممکن است آنها را مورد خطر قرار دهد.

برتری ها و ضعف ها در زنان به هم آمیخته است. و علیرغم همه این حرفها زن دنیایی دارد با خصوصیات زنانه. و موهبتی است که بدون آن زندگی ممکن نیست. و واقعاً معجزه گر است.