چه کسی در هزاره نوین باسواد است؟

تمامی اندیشمندان و صاحبنظران بر این باورند که شکوفایی و تعالی هر جامعه در گرو وجود شهروندانی باسواد است. تجربیات کشورهای مختلف نیز مؤید این نظر است. تمامی جوامع عقب مانده جهان، یعنی همان کشورهای جهان سوم، همواره از بی سوادی مردم و حکومت مداران خود رنج می برند. افراد بی سواد به چندین علت پیشرفت نمی کنند:

علت اول اینست که ”نمی دانند“ و ”نمی فهمند“ پس در نتیجه ”نمی خواهند“. دومین علت آن اینست که ”نمی توانند“.

توجه و اولویت دادن به سواد و سوادآموزی برای هر جامعه ای که می خواهد مسیر رشد و تعالی را طی کند و همواره به سمت کسب رفاه بیشتر و ارتقای کیفیت زندگی خود گام بردارد، ضروری و حیاتی است. به همین علت شاهدیم که چشم انداز مطلوب تمامی کشورهای پیشرفته (از سالیان دور)، داشتن شهروندانی باسواد بوده است. اما نکته شایان توجه اینست که مفهوم سواد نیز به مرور زمان تکامل یافته است و امروز شاهد مفهوم ”چندسوادی“ هستیم.

از آنجاییکه دنیای امروز به سرعت در حال تغییر و پیشرفت است، مقوله سواد نیز دایماً در حال تغییر و پویایی بوده است. همگام با پیشرفت های گسترده و پرشتاب علم و فناوری، مفهوم، کیفیت، گستردگی و استانداردهای سواد نیز دایماً درحال تغییر و تکامل است.

متاسفانه شتاب رشد و تغییر جهان بگونه ای بوده است که انسان (اکثریت جوامع)، از آن عقب مانده اند. این نکته هم اکنون به دغدغه ای جدی برای خود کشورهای پیشرفته نیز مبدل شده است. پژوهشگر و اندیشمندی به نام بورک، بعد از بررسی های گسترده ای که راجع به فناوری و سواد در دهه ۱۹۶۰ انجام داد، با شگفتی بیان داشت: ”هرگز این همه انسان، درباره فناوری تا این حد نادان نبوده اند“. او این وضع را فاجعه آمیز می دانست و بر این اعتقاد بود که دیگر نمی توانیم نسلی جدیدی از افراد ”بی سواد در فناوری“ تربیت کنیم. از همان زمان مفهوم ”سواد فناوری“ متولد شد و محققین مختلف به این نتیجه رسیدند که باید روش های آموزش و یادگیری (بخصوص در مورد علم و فناوری) در مدارس، دانشگاه ها و حتی محیط کار اصلاح گردد.

در سال ۱۹۸۲ پژوهشگر بزرگی به نام هیرش، مفهوم ”سواد فرهنگی“ را برای آمریکاییان ابداع کرد. او در کتاب معروفش، سواد فرهنگی را با یک جمله تعریف کرد: ”هر آنچه یک آمریکایی باید بداند“. او مجموعه ای از دانش، اطلاعات و توانمندی ها را که باید یک فرد برای بقا و رشد در عصر حاضر بداند تعریف کرد. این اطلاعات در حوزه های مختلفی همچون ادبیات، تاریخ، علم و فناوری، زبان های مختلف، فرهنگ ها، هنر، رسانه ها، سیاست و غیره قرار دارند (در واقع چندین سواد مختلف را در دل خود جای داده است). او در سال ۲۰۰۱ کتاب ”دایره المعارف کامل سواد فرهنگی“ را منتشر کرد که به طور مفصل و در قالب یک فرهنگ لغات و اصطلاحات به تعریف تمامی موضوعات موردنیاز افراد پرداخت.

اما جالب است بدانیم کانون تمامی این دغدغه ها و تحقیقات گسترده ای که راجع به سواد و انواع آن انجام شده است، کشور آمریکا است. کشوری که مهد نوآوری و پیشرفت است به خوبی می داند که برای تداوم رشد خود نیازمند سواد و آگاهی های بالای شهروندان خود است.

هم اکنون این دغدغه ها در آمریکا در اوج خود قرار دارد. بیش از ۳۰ نوع مفهوم سوادی مختلفِ موردنیاز کشف شده و مورد بررسی و تحلیل واقع شده است. استانداردهای بعضی از آن ها تدوین شده است و نظام آموزشی این کشور، در حال گنجاندن آن ها در دروس دوره تحصیلی دانش آموزان است. به علاوه رسانه های جمعی این کشور، سایت های اینترنتی اطلاع رسانی، دانشگاه ها، مراکز تحقیقاتی، اندیشگاه ها و از همه مصمم تر دولت آمریکا، عزم خود را جزم نموده اند تا سطح سواد و آگاهی های مرتبط و موردنیاز مردم خود را در کوتاه ترین زمان ممکن، یا بهتر است بگوییم قبل از اینکه دیر شود، افزایش دهند.

سواد“ در واقع شالوده آگاهی ها، ظرفیت و توان افراد در کسب دانش و زیربنای اعمال و امور زندگی آنان است. ذهنیت سنتی همه در مورد سواد، همان توانایی خواندن و نوشتن است. اما تعریف سنتی جامع تر آن مطابق قانون ملی سواد آمریکا (۱۹۹۱) عبارتست از :

”توانایی یک فرد در خواندن، نوشتن و صحبت کردن (به انگلیسی)، و توانایی محاسبه و حل مسایل با کارایی لازم برای فعالیت در کار و جامعه در راستای دستیابی به اهداف خود و توسعه دانش و پتانسیل فردی خویش و جامعه“.

مطابق تعریفی از سواد که در انگلستان و ایرلند مورداستفاده قرار می گیرد، سواد همان مهارت های پایه و اساسی موردنیاز هر فرد است که عبارتند از:

”توانایی ارتباط برقرارکردن به وسیله حرف زدن (صحبت) و گوش دادن، خواندن، نوشتن و استفاده از ریاضیات از طریق مجموعه ای از رسانه ها و فناوری ها، در راستای ارتقای زندگی روزمره و مشارکت جمعی“.

"سواد" توانایی به رمز درآوردن (کُدکردن) و رمزگشایی (دی کُدکردن) پیام هاست (تعریف علمی). در واقع این تعریف، سواد عمومی یعنی خواندن و نوشتن را نیز در بر می گیرد. پس سواد فناوری نیز، توانایی به رمز در آوردن و رمزگشایی پیام های فناورانه است. به رمز در آوردن و رمزگشایی با در نظر گرفتن زبان، یعنی همان توانایی فهم، درک و استفاده از کلمات و معانی آن ها؛ و به قول شیکزن میهالی (۱۹۹۰)، پیش فرض سواد، وجود مجموعه نشانه های مشترکی است که بسان رسانه ی انتقال اطلاعات بین ذهن افراد و رخدادهای خارجی عمل می کند.

دو مفهوم سوادی عمده برای حرکت به سمت یک جامعه دانش بنیان عبارتند از ”سواد فناوری“ و ”سواد اطلاعاتی“. اگرچه تعاریف بسیار مختلفی راجع به سواد فناوری وجود دارد اما مفهوم کلی آن ناظر بر ”درک و فهم فناوری و ویژگی های آن، فرآیند توسعه و بکارگیری، و ارزیابی پیامدها و تاثیرات آن“ است. تعریف ساده سواد اطلاعاتی نیز عبارتست از ”توانایی و هنر فهم اطلاعات، جستجو و یافتن آنان، تجزیه و تحلیل اطلاعات، بکارگیری فناوری اطلاعات و شبکه های کامپیوتری“.

آنچه ما باید بدان توجه داشته باشیم تربیت نسل نوینی از افراد باسواد برای آینده کشور است.

منبع:محمدرضا میرزاامینی، اندیشگاه شریف      

سایت سیمرغ ( www.senmerv.com

در همین زمینه: 

سطح سواد در جهان و جایگاه ایران 

نرخ بی سوادی در ایران 

سرانه مطالعه در ایران 18 دقیقه است.

نظرات 1 + ارسال نظر
کلاس ما جمعه 9 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 01:21 ب.ظ http://classavaliha.blogfa.com

با سلام و تشکر از حظور شما
وبلاگ مفید و پر باری دارید با افتخار لینکتان کردم . موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد