نیروی پنهان جمعی در دانش آموزان

رفتار هر انسانی دو جنبه دارد جنبه فردی و جنبه ی اجتماعی. رفتارهای فردی انسان در ابعاد مختلف متاثر از تفکر یک نفر و برای رسیدن به هدف یک نفر بروز پیدا می کند و خیلی راحت توسط دیگران کنترل یا سرکوب می شود اما رفتارهای اجتماعی  انسان در جمع سایر افراد بروز پیدا می کند و تفکر و احساسات گروهی در آن دخیل بوده و به دنبال اهداف و منافع گروهی خود هستند.این نوع رفتار ها پیچیده و ممکن است غیر قابل کنترل باشند.

 از آنجائیکه انسانها ذاتاً اجتماعی هستند لذا در طول میلیونها سال تکامل خود، رفتارهایی را آموخته اند که فقط در اجتماع قابل بروز هستند و غریزه انسان آنها را هدایت می کند. شاید این نوع رفتارها شکل تکامل یافته و پیچیده زندگی اجتماعی حشراتی چون زنبوران عسل باشد.

رفتارهای اجتماعی ابعاد مختلفی دارند.برخی از آنها می تواند بنیان کن و ویرانگر باشد. همین رفتارهای جمعی و پر خروش است که میتواند شورش ها و انقلاب ها را بوجود آورد. از ویژگیهای این نوع رفتارها این است که آنها خودبخود جهت گرا و نظم گرا هستند و هر عنصری از جمع می داند که چگونه باید عمل نماید. هو کشیدن و دست زدن از نمونه های این رفتارها هستند.

 بر اساس تحقیقات صورت گرفته انسانهای اولیه برای ترساندن دشمنان و اعلام برتری خود و برای جلوگیری از نفوذ دشمنان به قلمرو زندگی خود آواز جمعی سر می دادند. با گذشت زمان این رفتارها هم تکامل پیدا کرد و امروزه به اشکال مختلف خود را بروز می دهد.

 این رفتارها در زمانها و مکانهای مختلف می تواند متوجه اهداف خاصی باشد گاهی برای شادی و شیطنت و کسب لذت گروهی و گاهی برای نشان دادن اعتراض و خشم است. به هر صورت که باشد دشمن هراسناک و تحت فشار قرار گرفته و موجب تحقیر آن می شود.این ضرب آهنگ فشار می تواند سیستم عصبی طرف مقابل را به شدت تحریک نموده و وادار به عکس العمل های بیرحمانه  کند.

مدرسه به عنوان یک جامعه انسانی(خصوصاً در مدارس متوسطه) دارای افرادی است که احساسات نسبت به تفکر و تعقل آنها پیشی گرفته و نمودهای واقعی بروز احساسات جمعی را می توان در آن پیدا کرد

در مدرسه دو جمع تعمدی وجود دارد. یکی کلاس درس و دیگری حیاط مدرسه (در مراسم ها). کنترل کلاس ها حتی زمانی که جمعیت کلاس ها مستعد بروز رفتارهای جمعی اعتراض آمیز است تا حدی برای معلم آسان است. اما در حیاط مدرسه مربیان ( معاونین و مدیران و سایر مجریان برنامه) در مقابل دانش آموزان زیادی قرار دارند بالتبع، کنترل کردن مشکل و بروز رفتارهای جمعی برای دانش آموز آسان تر است. لذا هر عضوی می تواند ضمن ابراز رفتار، خود را از دید مربیان پنهان نماید و با چرخش چشم ها هم این دانش آموزان قابل شناسایی نیستند.

هو کشیدن یکی از شاخص ترین رفتارهایی است که در این زمینه نشان داده می شود. در این حالت  دانش آموزان یکپارچه و هماهنگ هو می کشند یعنی آنها می خواهند بگویند که ما معترضیم و قبول نداریم.البته ممکن است بسیاری از دانش آموزان در جریان اتفاقات جمعی نباشند  اما خیلی سریع با سیل خروشان هو کشیدن همراه می شوند تا لذت سرود هماهنگ را کشیده باشند. نمودهای دیگر این نوع رفتارها می تواند به صورت صلوات های ممتد و سوت زدن و دست زدن و یک جمله ای را تکرار کردن یا ریتم های بدنی و غیره  اشاره کرد. گر چه این صحنه ها ممکن است خنده دار و تماشایی باشد در عین حال می تواند برای مربیان تحقیر آمیز باشد. این نوع اقدامات از نظر غریزی مقابله با دشمن است. بسیاری از معلمین، تجربه این رفتارها را داشته اند در این حالت انسان واقعاً نمی داند چکار کند و فکر می کند عظمت و ابهت او شکسته شده است و چگونه ممکن است کسی که همه کاره است این چنین افتضاح بار آورده باشد.

تجربه نشان داده است که مقابله کردن با این صحنه ها خصوصا بصورت تند و خشن، انگیزه  جمع را برای ادامه، بیشتر می کند. اما یک لبخند و سکوت و پذیرش، انگیزه آنها را برای ادامه کم می کند و جریان رفتارها بیشتر حالت دوستانه بخود می گیرد و برخی سعی می کنند از رفتارهای خود دست بردارند. اما اوج گرفتن چنین رفتارهای یکپارچه ی ممکن است به حدی باشد که مجریان برنامه مجبور شوند محترمانه به کار خود خاتمه دهند تا نسبت به مسائل رخ داده فکری شود .

چرا این نوع رفتارها ایجاد می شوند؟

از مهمترین دلایل آن سخت گیری و داشتن محیط تهدید و فشار است. همچنین بیان سخنانی است که احساسات دانش آموزان را تحریک می کند. بسیاری از مربیان تمایل ندارند یا نمی توانند رابطه دوستانه با دانش آموزان داشته باشند. و مدام می خواهند که دانش آموزان را تحت کنترل داشته و با قوه قهریه با آنها برخورد نمایند. از طرف دیگر معلمی یک هنر است و هر کسی نمی تواند این هنر را داشته باشد. رفتار کردن در جمع دانش آموزان  بسیار مشکل است و احتیاط های خود را می طلبد. رفتاری که، هم به دانش آموز به عنوان یک انسان احترام قائل شود و هم دانش آموز سوء استفاده نکند و معلم هم بتواند نقش تربیتی خود را حفظ نماید بسیار مشکل است. کسانی این مشکل را درک می کنند که تجربه این کار را داشته باشند. بسیاری از افراد غیر حرفه ای وقتی وارد مدرسه می شوند در دفاع از حق و حقوق دانش آموزان بسیار داغ هستند اما وقتی برای یک سخنرانی وارد کلاس می شوند بعضا چنان مورد آزار و اذیت و شیطنت دانش آموزان قرار می گیرند که وقتی از کلاس خارج می شوند گویا حق و حقوق آنها را فراموش کرده اند

دانش آموز ممکن است به تنهایی در مقابل مربیان حرفی برای گفتن نداشته باشد اما زمانی این حرفها شکل می گیرند که در کنار یکی از همسالان خود باشد آن موقع است که معلم از شیطنت دانش آموز در امان نخواهد بود. در دبیرستان هیچ دانش آموزی را در اصطلاح معلمان نمیشود گفت که مظلوم است بلکه همان دانش آموز در جمع دوستان خود می تواند به شیری تبدیل شود که مهار کردن آن بسی مشکل باشد. شاید به خاطر این نوع رفتارها ست که برخی از جامعه شناسان آموزش و پرورش، معلم و شاگرد را دشمن دیرینه یکدیگر می دانند.

www.classro.blogsky.com


سرانه مطالعه در ایران 18 دقیقه است.

یک آسیب شناس اجتماعی با استناد به نتایج یک تحقیق، متوسط سرانه مطالعه در ایران برای هر نفر را 18 دقیقه عنوان کرد و گفت: گرایش به رایانه و اینترنت، تماشای تلویزیون، ماهواره و استفاده از نوار، سی دی، موزیک و موسیقی جایگزین مطالعه برای نوجوانان و جوانان ایرانی شده است.

 دکتر مجید ابهری  به پژوهشی که توسط مرکز مطالعات استراتژیک آریا انجام شده اشاره کرد و افزود: نتایج تحقیق بر روی سه هزار و 500 دانش آموز دوره دبیرستان تا پیش دانشگاهی و همچنین یکهزارو 500 نفر از افراد شاغل و خانه دار نشان می دهد، سرانه مطالعه غیر درسی برای دانش آموزان و مطالعات نشریات و روزنامه ها برای افراد دیگر، 18 دقیقه است و سرانه مطالعات درسی نیز از 44 دقیقه تا 6 ساعت بسته به پایه تحصیلی تعیین می شود.

 این محقق و استاد دانشگاه با اشاره به اینکه میزان مطالعه شاخص رشد فکری و معیار رشد فرهنگی است، تاکید کرد: گرایش به رایانه، اینترنت، تماشای تلویزیون و ماهواره و استفاده از نوار، سی دی، موزیک و موسیقی جای مطالعه را برای نوجوانان و جوانان ایرانی گرفته است.

به گفته ابهری مطالعه غیر درسی دختران دو برابر بیشتر از پسران بوده و اصلی ترین منابع مطالعه آنها کتب شعر، رمان و موضوعات ادبی است.

این آسیب شناس اجتماعی اظهار داشت: محدود بودن کتابخانه های محلی و کامل نبودن موضوعات کتابهای مراکز تحصیلی و همچنین گران بودن کتاب از دلایل نبود گرایش به مطالعه عنوان شده است.

این متخصص علوم رفتاری با اشاره به اینکه افراد شاغل و خانه دار برای مطالعه روزنامه و نشریات تخصصی و ... روزانه 44 دقیقه وقت صرف می کنند، گفت: سرانه 18 دقیقه مطالعه برای هر ایرانی بسیار کم بوده و به همین دلیل با افزایش تعداد کتابخانه های محلی و مساجد و مدارس، برگزاری مسابقات مقاله نویسی و خلاصه کردن کتابها باید زمینه های ایجاد علاقه مندی در نوجوانان و جوانان را به مطالعه فراهم کرد.

ابهری افزود: البته در این میان نقش والدین و میزان مطالعه آنها به میزان الگوهای رفتاری در ایجاد علاقه فرزندان غیر قابل انکار است و رسانه ها نیز در این زمینه نقش موثری دارند.

منبع: خبرگزاری مهر


به دلایل ذکر شده دکتر ابهری که، چرا سرانه مطالعه در ایران پایین است؟  می توانیم دلایل زیر را اضافه کنیم.

1-     عدم احساس نیز به مطالعه نزد افراد جامعه.

2-     رواج مدرک گرایی به جای دانش گرایی.

3-     عدم ترویج فرهنگ کتاب خوانی.

4-     ناکارآمدی مدارس، به علت نداشتن کتابخانه های مناسب و نداشتن برنامه و نداشتن سرمایه گذاری در این زمینه.

5-     کم سوادی بیشتر افراد جامعه.


نرخ بی سوادی در ایران


بعد از انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) با درک عمیق نسبت به اهمیت سواد در جامعه در هفتم دیماه 1358 فرمان تشکیل نهضت سواد آموزی را صادر فرمودند. از آن زمان تا کنون برای بی سوادی زدایی کار های زیادی صورت گرفته است. در صد بی سوادی در سال 1355 از 52،2 درصد به 15،4 درصد در سال 1385رسیده است. همچنین برای کاهش اختلاف سطح سواد زنان با مردان 75 درصد آموزش ها به زنان اختصاص یافته است. و به همین علت برای کاهش اختلاف سطح سواد در روستاها و شهرها نهضت سواد آموزی بیشتر در روستاها متمرکز شده است.

با ین حال قائم مقام نهضت سوادآموزی در تازیخ 20/11/88 روز سه شنبه گفته است:بیش از 14 میلیون و 200 هزار نفر بی سواد در کشور وجود دارند.

به گزارش خبرنگار مهر در گرگان، علی ابراهیمیان قائم مقام نهضت سوادآموزی کشور با بیان این مطلب پیش از ظهر سه شنبه در جشن شکرگزاری 119 روستای گلستان در گرگان افزود:از 14 میلیون و 200 هزار بی سواد بیشترین تعداد افراد بی سواد را زنان تشکیل می دهند. وی اظهار داشت: اگر یک زن آموزش ببیند، یک خانواده آموزش می بیند و برای کاهش نرخ بی سوادی بین بانوان باید تلاش شود. وی خاطرنشان کرد: در 3 دهه گذشته 9.5 میلیون نفر بی سواد مطلق در کشور باسواد شدند و بیش از یک میلیون نفر بی سواد به مدارج عالی دست یافتند.

برخی آمارها گویای این است که نرخ سواد درایران ۸۲درصد است وحدود دو سوم افراد زیر ۳۰ سال باسوادند. این درحالیست که نرخ سواد در سوئد 99درصد است. ایران در خاورمیانه پس از کشورهای همچون، بحرین 86 درصد، قطر 89درصد ، ترکیه ۸۷ درصد و ... قراردارد.

همچنین ایران از نظر نرخ سواد گروه سنی ۱۵ سال به بالادر میان ۱۳۹ کشور جهان در رتبه ۸۷ قرار دارد. و در آموزش بزرگسالان مقام اول را در خاورمیانه دارد.

هوش هیجانی - افزایش هوش هیجانی کودکان

در گذشته بسیاری از روانشناسان فکر می کردند که هوش تحصیلی (IQ) تعیین کننده بسیاری از توانمندی های انسان در برخورد با محیط است. بنابراین هر کسی هوش تحصیلی (IQ) بالایی داشته باشد باید برای پیشرفت در امور هم توانمند باشد. اما بر خلاف این تصور افرادی در جامعه مشاهد می شدند که علیرغم (IQ) بالا موفقیت های خوبی در برخی زمینه ها نمی توانستند کسب کنند مثلا نمی توانستند پدر خوب یا مدیر خوبی باشند.از طرف دیگر مصلحان اجتماعی بودند که علیرغم تحصیلات اندک می توانستند جنبش های اجتماعی را رهبری کنند.

ما در مدارس هم شاهد دانش آموزانی هستیم که علیرغم اینکه از نظر ذهنی و پیشرفت تحصیلی در حد خوبی هستند اما برخی از آنها با همسالان خود در تعارض و در تضاد هستند. و نمی توانند روابط سالمی با دیگران داشته باشند و مدام مشکل آفرینی میکنند.و خود گردانی مناسبی در اجتماع خود ندارند. بر عکس این مسئله هم صادق است دانش آموزان تنبلی هستند که روابط اجتماعی گسترده ای دارند و بخوبی نزد دیگران شاد هستند و جامعه پذیری بالایی دارند.

همانطور که موفقیت در درس خواندن نیاز به هوش تحصیلی(IQ) است، تنظیم ارتباط سالم و هم حسی و درک احساسات دیگران هم به هوش عاطفی یا هیجانی (EQ) نیازمند است. بدون هوش هیجانی ما دچار اختلال اضطرابی و اختلال در خود گردانی میشویم و مثل افراد اوتیسم در خود فرو رفته و نمی توانیم به سوی امید و روشنی و پیشرفت حرکت کنیم.

این توضیحات بیان همه چیز در باره هوش هیجانی نیست برای تکمیل اطلاعات خود پیشنهاد می کنم که مقاله زیر را بخوانید.

منابع مقاله ها در پایان ذکر شده است

هوش هیجانی

هوش هیجانی پیش بینی کننده موفقیت افراد در زندگی و نحوه برخورد مناسب با استرس هاست .

بطور خلاصه هوش هیجانی یعنی : داشتن ظرفیتی برای شناخت احساسات و هیجان های خود و دیگران و استفاده از این هیجان ها به بهترین نحو برای برقراری ارتباط با خود و دیگران .

واژه هوش هیجانی برای اولین بار توسط واین پاین د‌ر رساله د‌کترا استفاد‌ه شد‌ه است ولی مایر و سالووی د‌ر سال 1990 معنای آن را توسعه د‌اد‌ند‌ (حد‌اد‌ی کوهسار، 1383). مایر و سالووی (1998) هوش هیجانی را نوعی هوش اجتماعی و مشتمل بر توانایی کنترل هیجانهای خود‌ و د‌یگران و تمایز بین آن‌ها و استفاد‌ه از اطلاعات برای راهبرد‌ تفکر و عمل د‌انسته و آن را متشکل از مولفههای د‌رون فرد‌ی و میان فرد‌ی گارد‌نر مید‌انند‌

ادامه مطلب ...

چگونه ترس خود رو خرد کنیم؟ چگونه شجاع باشیم؟ بخونید تا بفهمید !

سلام به همه عزیزان

خرد کردن ترس - " ترس" چیه؟

منبع پایان ذکر شده است

دانشمندان ذهنی می گن " ترس " یه جور تمرکزه اما همراه با انرژی منفی.

وقتی تمرینات نیمه ی تاریک رو انجام می دیم ، به این نتیجه می رسیم که در همه ی ما " ترس" از یک چیزی وجود داره. ترس از فقر، از تنهایی، از بیکاری، ترس از دست دادن عزیزان، ترس از دست دادن همه ی چیز هایی که دوستشون داریم.و حتی ترس ها و اضطرابهای ناشناخته که نمی دونیم ریشه شون در کجاست! اما به هر حال چون ترس در ما خیلی قدمت داره و ریشه در ایام کودکی و نیمه ی تاریک و خیلی چیز های دیگه داره ، قدرت خیلی عجیبی داره!

حتما" شنیدین می گن " از هر چی که بترسی، سرت می آد!!! " واقعا" همینه! چون قانون کائنات می گه به هر چیزی که تمرکز کنی، و باورش کنی ، اون رو می سازی و خلق می کنی، به همین دلیل از هر چیزی که بترسی و اضطراب و نگرانی اون رو داشته باشی ، خلقش می کنی.

تکنیک بررسی ریشه های یک ترس:


ادامه مطلب ...

17 راهکار برای مشکلات نوجوانان

1- شناخت شخصیت نوجوان:

ما والدین با شناخت ویژگی‌های دوره نوجوانی بسیاری از رفتارهای ناخوشایند آنان را غیرطبیعی نپنداریم که موجب بروز عکس‌العمل در ما شود و به تیرگی روابط با نوجوان نیانجامد.

2- استفاده از روش تغافل (نادیده گرفتن):

از موثرترین روش‌های تربیتی در این دوره «روش تغافل» است. یعنی مسائل و مشکلات نوجوان را بزرگ نشان ندهیم که در او ایجاد وحشت نماید و یا او را به لحاظ رفتارهایش دائم باز خواست ننمائیم بلکه نوجوان بایستی همواره در حالت خوف و رجاء باشد.

3- ایفای نقش راهنمایی، بجای دستوری:

در برخورد با مسائل نوجوان بهتر است از خودش کمک بگیریم یعنی این واقعیت را بداند که نخستین مسئول حلّ مشکل او، خودش است و برای حل آن باید اقدام نماید و ما والدین فقط وظیفه ی راهنمایی او را داریم که از عواقب تصمیم خودش مطلع شود.

4- آموزش:

مهمترین دلیل ترس و اضطراب از هر موضوعی جهل و ناآگاهی نسبت به آن موضوع می‌باشد که ضروری است برای کاهش ترس و اضطراب‌های نوجوانی آموزش‌های لازم در مورد بلوغ، دوست‌یابی، حل مساله، گذراندن اوقات فراغت، برنامه‌ریزی درسی و مواردی از این قبیل به نوجوان آموزش داده شود.

5- برقراری رابطه دوستانه و عاقلانه:

ما والدین با مراقبت دوستانه و عاقلانه خود احساس ایمنی و اطمینان را در وجود نوجوان ایجاد می‌کنیم.

6- اعتماد سازی:

باید بیاموزیم که چگونه حس اعتماد نوجوان را نسبت به خودمان جلب و جذب کنیم، چنانچه اعتماد میان نوجوان و والدین کمرنگ شود او برای حل مسائل خود به دیگران مراجعه می‌کند.

7- ارتباط کلامی مقدمه ارتباط عاطفی:

ما والدین با تنظیم ساعات کار خود و بسترسازی مناسب در منزل بایستی فرصت کافی برای «ارتباط‌های کلامی» با اعضای خانواده به ویژه نوجوان را فراهم آوریم چرا که ارتباط کلامی خود مقدمه «ارتباط عاطفی» است که نوجوان سخت به آن نیازمند است.

8- تاکید بر محبت و پرهیز از خشونت:

ارتباط با نوجوان اگر بر اساس عشق و علاقه و صمیمیت استوار باشد اعتماد به نفس را در او تامین و تضمین می‌نماید و اگر بافشار و خشونت همراه باشد ممکن است موجب اختلال عصبی و دشواری‌های روانی در او شود.

9- الگوهای رفتاری والدین:

نوجوان علاقمند است که والدین دارای شخصیتی مستحکم و با ثبات و پایدار باشند چون به اتکاء شخصیت و همانند سازی آنان نیازمند است و توجه والدین به الگوهای رفتاری خود مورد تاکید است.

10- پرهیز از مناقشات خانوادگی:

خانه بایستی محل آرامش و امن و مستحکمی برای اعضاء خانواده به ویژه نوجوان باشد و مناقشات و جرو بحث‌ها و دعواهای علنی والدین به آن لطمه نزند و بهانه گریز نوجوان از خانواده را فراهم نیاورد.

11- گوش دادن:

با نوجوان صحبت کنیم و به سخنان او با علاقه گوش فرا دهیم و بدانیم که خوب گوش کردن به حرف‌های نوجوان رمز ارتباط موثر با اوست.

12- تکیه بر نقاط قوت:

با مشاهده ی برخی ضعف‌ها، نوجوان را تحقیر و سرزنش و یا با دیگران مقایسه‌اش نکنیم بلکه بیشتر سعی نمائیم برای از بین بردن ضعف‌هایش  قوتش را تجلی بخشیم.

13- انتظار به اندازه:

با کسب شناخت همه جانبه از نوجوان به اندازه ی توان و ظرفیت وجودیش از وی انتظار داشته باشیم.

14- اجازه خطا کردن به‌ نوجوان بدهیم:

نوجوان بایستی بیاموزد که از مشکلات گریزان نباشد بلکه برای حل مشکلاتش به دنبال کشف راه حل باشد و این زمانی است که اجازه خطا کردن را به او بدهیم تا از خطا کردن احساس گناه نکند و بتواند فرصت یافتن راه حل را بیابد.

15- مشورت با نوجوان:

نوجوان در اندیشه ی مستقل شدن است بنابراین نبایستی عقاید خود را بر او تحمیل کنیم بلکه بایستی او را  تحمل کرد و با مشورت گرفتن از او در امور خانه در کسب استقلال یاریش کنیم.

16- فعال بودن نقش پدر در تربیت نوجوان:

همان‌گونه که «مادر» نخستین گذرگاه کودک و نوجوان به زندگی اجتماعی است آنچه که بسیار مورد نیاز یک نوجوان است وجود «پدری» است که خانواه بتواند بر او تکیه کند. «پدری» که گرم، مهربان و پرشور باشد.

17- پذیرش بدون قید و شرط نوجوان:

نوجوان را همانطور که نشان می‌‌دهد بپذیریم نه ‌آن‌طور که در رویا و تخیل خود تصور می‌کنیم و بدانیم اگر نوجوان در خانواده مورد احترام قرار گیرد، یاد می‌گیرد خودش را آن‌طور که هست بپذیرد.

منبع:انجمن علمی و آموزشی مدرسین آموزش خانواده شهر تهران

ده توصیه به اولیاء دانش آموزان:

24 مهر ماه هر سال مصادف با روز پیوند اولیا و مربیان است. برای همین این روزها اکثر مدارس جلسات انجمن اولیاء مربیان را بر گزار می کنند و برنامه های متنوعی را اجراء می کنند. یکی از اهداف چنین برنامه هایی این است که اولیا بتوانند با مدارس در ارتباط باشند و مربیان مدارس از وجود چنین ارتباطاتی استفاده کرده و دانش آموزان را در ابعاد آموزشی و تربیتی بهتر یاری دهند.

حقیقتاً علیرغم تلاش مدارس برای نزدیک کردن دیدگاههای خانواده ها با دیدگاههای مدارس در مسائل مربوط به آموزش و تربیت و رعایت نظم و انضباط، اما هنوز بسیاری از اولیاء از اشتباهات فرزندان خود در مقابل توقعات قانونی مدرسه حمایت می کنند و حاضر نیستند با مدرسه هم جهت باشند.

در پی چنین مشکلاتی است که برخی از دانش آموزان با مربیان مدرسه خصوصا در دبیرستان ها احساس خصومت می کنند و اولیاء خود را حامی خود می پندارند. اما این وضعیت نه تنها کمکی به دانش آموزان نمیکند بلکه ممکن است آنها را در وضعیت بحرانی قرار داده و نتوانند از آموزش و تربیت خوب بهره مند شوند. لذا نویسنده 10 توصیه به اولیا گرامی دارد که امیدوار است مثمر ثمر واقع شود.

1-     از قوانین و مقررات  مدرسه حمایت کرده و در حضور فرزندتان آن قوانین و مقررات را محکوم نکنید.

2-     با مسئولین مدرسه متواضعانه رفتار کنید و سعی نمائید آنها را درک کنید و در صورت لزوم پاسخگو باشید.

3-     در صورت بروز مشکل، با مسئولین مدرسه در حضور فرزندتان، مجادله نکنید.

4-     اگر فرزندتان معلمین و مربیان مدرسه را در حضور شما تحقیر کردند با آنها موافق نباشید.

5-     اگر مدرسه و شرایط حاکم بر آن برای شما غیر قابل تحمل شد، بی سر و صدا مدرسه فرزندتان را عوض کنید و از هر گونه انتقام جویی بپرهیزید.

6-     اگر فکر می کنید معلمی خوب تدریس نمی کند و شما هم نمی توانید شرایط را عوض کنید، فعلا صبر کنید تا در فرصت مناسب، تصمیم موثری اتخاذ کنید.

7-     اگر در مدرسه برای فرزندتان مشکلی پبش آمده به مدرسه بروید و مشکل را از نزدیک بررسی کنید و اگر مجبور شدید راه قانونی را در پیش بگیرید و از مقابله به مثل و انتقام جویی بپرهیزید چون ممکن است در این صورت از حق خود محروم شوید.

8-     فرزند خود را تشویق کنید تا قوانین و مقررات مدرسه را بپذیرد و به آن عامل باشد

9-     همیشه مدرسه و مقام معلم را مورد ستایش قرار داده و آنها را ارزشمند بدانید.

10-  به فرزندان خود بگوئید، که برای آموزش و تربیت به مدرسه می رود و بطور موقت در آنجاست، برای همین نباید او گرفتار مسائل حاشیه ای شود و او را از هدف دور نماید.

نکاتی درباره ی اعتماد به نفس کودکان

ترجمه و خلاصه از سایت: http://www.self-improvement-mentor.com

نکاتی درباره ی اعتماد به نفس کودکان

یک کودک تازه متولد شده دارای یک پذیرش طبیعی از خود است. با این حال لزوما این به معنای داشتن اعتماد به نفس ترجمه نمیشود . سطح اعتماد به نفس کودکان اغلب نتیجه شرایط محیطی، به خصوص والدین شان است .

دوران کودکی و نوجوانی زمانی است که یک فرد اعتماد به نفس خود را توسعه می دهد. بالا بردن اعتماد به نفس در آن دوره اغلب چنان پر اهمیت است که کودکان در بزرگسالی و احتمالا در طول زندگی خود، با اعتماد به نفس زندگی خواهد کرد .

برای کمک به افزایش اعتماد به نفس در کودکان به نکات زیر توجه کنید :

1-     یک الگوی خوب برای کودکان باشید :

 والدین بزرگترین الگوی کودکان هستند. یک کودک عادات، زبان و ویژگی های والدین خود را انتخاب خواهد کرد. کودکان ابتدا کمتر در معرض جهان خارج قرار می گیرند بنابراین آنها برای آموختن چگونه عمل کردن و فکر کردن و پاسخ دادن به محیط اطرافشان، بیشتر به والدین خود نگاه می کنند .

اگر والدین هنگام انجام یک عمل یا ارتباط برقرار کردن یا تصمیم گیری، اعتماد به نفس پائینی از خود نشان دهند، بچه ها از آنها الگو خواهند گرفت چرا که کودکان از عملکرد والدین خود میآموزند که به اتفاقات مختلف زندگی با اعتماد به نفس پائین پاسخ دهند. بنابراین در مرحله اول برای کودکان خود الگوی مناسبی باشید .

2-همواره بچه ها را تشویق کنید :

بطور طبیعی کودک برای اولین بار که با بسیاری از تجارب جدید و ناشناخته برخود می کند در انجام دادن آنها مردد است چون در گذشته هیچ تجربه ای از آنها نداشته است . بنابراین مهم است که کودکان در طول اولین تلاش و کوشش جدیدشان از یک تجربه مورد تشویق قرار گیرند.

همیشه تشویق کودکان را در ذهن داشته باشید و بخاطر داشته باشید که بسیاری از چیزها برای ما بسیار آسان است. زیرا ما آنها را هزار بار انجام می دهیم اما کودکان ممکن است توانایی انجام دادن کارهای ساده را نداشته باشند که در این صورت نباید آنها را ناراحت کنید.

سعی کنید از دید آنها به مسائل بنگرید تا شاید ما بتوانیم درک بیشتری از کوشش های آنها داشته باشیم. تشویق منظم یکی از بهترین روش های پیشرفت اعتماد به نفس کودکان است .

2-     اجازه بدهید که آنها چیزهای جدید را امتحان کنند :

زمانیکه کودک برای انجام دادن چیزهای جدید روی می آورد معمولا نسبت به توانائیهای خود مشکوک و ترسناک است. بوسیله تسهیل و تشویق، شما به آنها آموزش می دهید که از ناشناخته ها نهراسند. بیشترین چیزهای جدیدی که آنها امتحان می کنند اعتماد بیشتری برای روبرو شدن با آنها بدست می آورند و تجاربی که در این زمینه بدست می آورند منجر به توسعه اعتماد به نفس آنها می شود .

3-     مقایسه نکنید:

بوسیله مقایسه نکردن کودکتان با برادر یا خواهر یا دیگر کودکان ، این پیام را به او می دهید که آنها منحصر به فرد هستند و او نیازی ندارد که شبیه دیگران باشد و نیازی ندارد که برای بدست آوردن ارزش خود، بخاطر دیگران تلاش کند . هیچ چیز به اندازه پذیرش کلی خود، اعتماد به نفس کودک را افزایش نمیدهد .

4-     به آنها اعتماد کنید :

اعتماد کردن به کودکان بزرگترین حامی آنهاست. برای اینکه اعتماد خود را به آنها نشان دهید به آنها مسئولیت دهید. بدون اینکه روی آنها کنترل شدید داشته باشید. زمانیکه کودکان اجازه پیدا می کنند که کارهایی را انجام دهند این مسئله گوشزد می کند که آنها برای انجام دادن کارها توانمند هستند. مانند، اجازه دادن به نگهداری برادر یا خواهر کوچکتر از خود یا خرید از مغازه و غیره

 5-برای شکوفا شدن به آنها فرصت بدهید:

             زمانیکه کودکتان مهارتها و تواناییها جدید را یاد می گیرد آنها را به عجله وا ندارید. رشد و شکوفایی هر شخصی در زمان و سرعت  خاص خود صورت می گیرد و وابستگی به ویژگیهای شخصیتی هر کس دارد. فشار بیش از حد والدین و همسالان می تواند موجب سقوط اعتماد به نفس آنها شود.

 

اوتیسم (درخود ماندگی) چیست؟

اوتیسم یا درخود ماندگی یک ناتوانی پیچیده رشدی است که معمولا در سه سال اول زندگی ظاهر می‌شود.
این عارضه نتیجه اختلالی عصب‌شناختی است که بر کارکرد طبیعی مغز تاثیر می‌گذارد و رشد آن را در نواحی مربوط به ارتباط و تعامل اجتماعی دچار اشکال می‌کند.
علائم و نشانه‌های اصلی اوتیسم شامل اختلال در ارتباط و مراودات اجتماعی و رفتارهای تکراری است. 
کودکان مبتلا به اوتیسم ممکن است مشکلاتی در صحبت‌کردن با دیگران داشته باشند یا هنگامی که با آنها صحبت می‌کنید به چشم‌های شما نگاه نکنند.
کودکان مبتلا پیش از آنکه بتوانند توجه خود را به کاری جلب کنند، ممکن است مجبور باشند برای مثال مدادهای‌شان را ردیف کنند یا جمله مشابهی را بارها و بارها تکرار کنند تا خودشان را آرام کنند.
به طور کلی افراد مبتلا به اوتیسم در سه زمینه;
 "مراوده اجتماعی (دشواری در ایجاد روابط اجتماعی: منزوی از دیگران و یا بی تفاوت نسبت به آنان بودن)،
 "ارتباط اجتماعی (دشواری در ایجاد ارتباط لفظی و غیر لفظی: درک نکردن کامل مفهوم حرکات و اشارات، حالات صورت و لحن صحبت دیگران) .
 "تخیل" (دشواری در یادگیری بازی هایی که چند نفر در آنها درگیر هستند و یا باید از قدرت تخیل برای فهم آنها استفاده کرد ) دچار اشکال هستند.
رفتار تکراری و مقاومت در مقابل تغییر روال کار و زندگی نیز جزو خصوصیات فرد اوتیستی است. 
از آنجایی که افراد مبتلا به اوتیسم ممکن است علائم و خصوصیات گوناگونی را از خود نشان دهند، اوتیسم در واقع شامل "طیفی" از اختلالات است.
علت به وجود آورنده اوتیسم نامعلوم است. اوتیسم در تمام طول عمر با فرد باقی می‌ماند و علاجی قطعی برای آن وجود ندارد، اما درمان می‌تواند به مبتلایان کمک کند.
درمان‌هایی که برای اوتیسم به کار می‌رود، شامل رفتار درمانی و ارتباط‌درمانی و داروهایی برای کنترل علائم مبتلایان است
http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=40179
منبع: همشهری آنلاین


ضوابط تشخیص اوتیسم
وجود حداقل ۶ مورد از موادی که در بند‌های اول، دوم و سوم توصیف شده‌اند. لااقل دو ماده از بند اول و یک ماده از هر یک از بند‌های دوم و سوم الزامی است.
اول) اختلال کیفی در تعامل‌های اجتماعی با توجه به وجود دست کم ۲ عنصر از عناصری که در پی می‌آیند:
۱) اختلال بارز در به کار بردن رفتار‌های غیر کلامی متعدد مانند تماس چشمی، حالت چهره، وضع بدنی و حرکت‌ها به منظور تنظیم تعامل‌های اجتماعی.
۲) ناتوانی در ایجاد روابط با همسالان به تناسب سطح تحول.
۳) فقدان تمایل ارتجالی (خود انگیخته) به تقسیم کردن شادی‌ها، رغبت‌ها و یا موفقیت‌های خود با دیگران (برای مثال نشان ندادن، نیاوردن یا اشاره نکردن به اشیای مورد علاقه خود).
۴) فقدان تقابل هیجانی یا اجتماعی.
دوم) اختلال ارتباطی که براساس وجود دست کم یکی از عناصر زیر برجسته می‌شود:
۱) تأخیر یا فقدان کامل تحوّل زبان گفتاری (بدون آنکه با کوشش برای جبران آن از طریق شیوه‌های دیگر مانند حرکت یا حالت‌های چهره، همراه باشد).
۲) در افرادی که به قدر کافی از گفتار متناسب برخوردارند، اختلال بارز در آغاز یا حفظ جریان محاوره با دیگری.

۳) استفاده قالبی و تکراری از زبان یا وجود زبان غیر معمولی.
۴) فقدان بازی‌های تخیّلی (وانمود کردن) متنوّع و ارتجالی یا بازی‌های تقلیدی اجتماعی متناسب با سطح تحوّل.
سوم) محدود، تکراری و یا قالبی بودن رفتار‌ها، رغبت‌ها و فعالیت‌ها با توجه به وجود دست کم یک از عناصر زیر نشان داده می‌شود:
۱) دل مشغولی متمرکز بر یک یا چند کانون رغبت یکنواخت و محدود که از نظر شدت یا جهت، نابهنجار است.
۲) چسبندگی ظاهراً انعطاف ناپذیر به عادت‌ها ۳) اطوار گری‌های حرکتی قالبی و تکراری (مانند به هم زدن یا پیچ دادن دست‌ها یا انگشتان، یا حرکت‌های پیچیده تمامی بدن).
۴) دل مشغولی دایم نسبت به برخی از اجزای اشیا.
منبع: http://fa.wikipedia.org/wiki/


جهت اطلاعات بیشتر از این منابع استفاده کنید:
http://www.multikulti.org.uk/fa/health/what-is-autism/index.html
http://daneshnameh.roshd.ir

چگونه دانش آموزان را به یادگیری تشویق کنیم؟

ترجمه از سایت http://www.ehow.com

تشویق دانش آموزان به فراگیری و رسیدن آنها به سطوح بالاتر چالشی برای بسیاری از معلمان تبدیل شده است. معلمانی که آموختن را تشویق می کنند،(هدف آنها) تربیت افرادی است که بهتر تحصیل کنند و برای آینده آماده شوند. برای تشویق یک دانش آموز برای یادگیری، معلمان باید وقت اضافه صرف کنند و هر دو(دانش آموز و معلم) در داخل و خارج از کلاس تلاش کنند.

 در ادامه به نحوه تشویق دانش آموزان برای یادگیری می پردازیم. 
دستورالعمل ها 
گام اول: 
انتظارات بالایی را برای دانش آموزان تنظیم کنید. انتظارات معلمان دانش آموزان را برای رسیدن به موفقیت تحت فشار قرار می دهد. آنچه که از دانش آموزان انتظار دارید در ابتدای سال به آنها بگوئید. اهدافتان را از طریق نوشتن و آویختن در کلاس به آنها اعلام کنید. 
گام دوم:
روشهای آموزشی خود را زمان به زمان تغییر دهید. دانشجویان بهترین پاسخ را به یک طیف گسترده ای از روشهای تدریس از خود نشان می دهند. تغییر روشی که شما ارائه می دهید سخنرانی ، نمایش ها ، یادگیری مشارکتی و یادگیری اکتشافی است. این کمک می کند تا علاقه و توجه دانش آموزان در طول کلاس حفظ شود. 
گام سوم: 
ازعلاقه شخصی دانش آموزان برای توضیح یک ایده استفاده کنید. به دانش آموزان توجه کنید و در مورد موضوعاتی که آنها را تحریک می کند یادداشت بردارید. 
فعالیت هایی را طرح ریزی کنید که اهداف تدریس شما را با علاقه مندی های آنها ( دانش آموزان ) مرتبط سازد.
گام چهارم:
به دانش آموزان یاد دهید تا به کارهای کلاسی و زندگی خصوصیشان اهداف تنظیم کنند. این مهارت به آنها درکلاس و در مدرسه و در آینده شغلی شان کمک می کند.دانش آموزانی که دارای هدف خوب، تنظیم زمان مهارت های توسعه عالی، مدیریت و مهرتهای سازمانی دارند.
گام پنجم: 
آنچه که دانش آموزان در حال حاضر باید در مورد موضوع بدانند ارزیابی کنید. قبل از شروع آموزش در مورد یک موضوع ، جلسه را با یک پرسش و پاسخ در مورد موضوع شروع کنید. آنچه که شما از جلسه کلاس فهمیدید برای تعیین نقطه شروع کلاس بکار ببندید. 
در حال آموزش ، به دانش آموزانتان نگاه کنید اگر آنها بی حوصله بودند یا اشتباه داشتند سئوالاتی را برای سنجش از آنها بپرسید. اگر آنها اطلاعات را فهمیدند. اطلاعات مشکل و پیچیده را برای دانش آموزانیکه موضوع را درک نکرده اند، مرور کنید.
گام ششم: 
تکالیف کلاسی و آزمونها را در یک شیوه به موقع درجه بندی کنید. برای دانش آموزان فرصت تلاش بیشتری را بدهید، تا آنها به مرور مقالات ونوشته ها و تصحیح اشتباهات خود قبل از آزمون اصلی بپردازند. 
به دانش آموزانی که خوب کار کردند تبریک بگوئید و آنهائیکه در حد استانداردها نبودند تشویق کنید. تکالیف کلاسی دانش آموزان را مورد انتقاد و نکوهش قرار ندهید.


چرا برخی از دانش آموزان تنبل هستند؟

چرا برخی از دانش آموزان تنبل هستند؟
 حقیقتاً دانش آموزان تنبل خشم اولیاء خود را بر می انگیزند لذا برخی از اولیاء مجبور می شوند که رفتارهای تندی را در قبال آنها داشته باشند. و طوفانی از انتقادها و سرزنش ها را نثار فرزندان خود میکنند چیزی که چرخه ای از تنبلی را موجب می شود و اوضاع را وخیم تر می کند. اتخاذ شیوه های صحیح رفتاری با این دانش آموزان بسیار سخت می تواند باشد. که در آن صبر و آینده نگری و علت یابی و حمایتی می تواند از عناصر مهم این شیوه ها باشد.
منظور ما از دانش آموز تنبل چه کسی است؟
منظور ما دانش آموزانی هستند که از نظر درسی ضعیف هستند و در یک یا چند درس و یا در بیشتر درسها نمره قبولی نمی گیرند و از عملکرد آنها معلمان و اولیاء راضی نیستند. 
عواملی کلی تنبلی دانش آموزان عبارتند از:
1- هوش
2- ضعف پایه تحصیلی .
3- نداشتن انگیزه.
4- ناتوانی در یادگیری مفاهیم درسی .
4- کم کاری و نداشتن تلاش و کوشش.
5- بحران های جسمی و روحی.
6- عدم حمایت برخی از دانش آموزان ار طرف خانواده.(به عنوان مثال در بعضی از خانواده ها با بالا رفتن پایه تحصیلی فرزند پدر و مادر توانایی رسیدگی به درس بچه های خود را ندارند.)
***
1- هوش: ما به صورت سنتی مایل هستیم تنبلی دانش آموزان را به هوش آنها نسبت دهیم اما واقعیت این است که اکثر دانش آموزانی که در دبیرستان های عادی درس می خوانند هوش کافی برای درس خواندن دارند و در این زمینه عواملی غیر از هوش بیشتر می تواند دخیل باشد. در عین حال دانش آموزانی که از بهره هوشی بالایی برخوردار هستند نسبت به همسالان خود بهتر درس یاد می گیرند و بهتر می توانند مسائل مربوط به درس و معلم را حل کنند.
بهره هوشی می تواند تاثیرات همه جانبه در زندگی داشته باشد. یک دانش آموز در مدرسه تنها درس نمی خواند بلکه با عوامل پیچیده دیگر هم در ارتباط است که می تواند بطور مستقیم یا غیر مستقیم در پیشرفت تحصیلی او موثر واقع شود. برخی از دانشمندان معتقد هستند که هوش ارثی است و والدین با هوش فرزندانی باهوش دارند اما تحقیقات زیادی نشان داده است که محیط تاثیر مستقیمی روی هوش کودکان دارد لذا گروهی از دانشمندان هم بر این باور هستند که هوش تحت تاثیر محیط رشد پیدا می کند و اکتسابی است.
2- ضعف پایه تحصیلی، یکی از عوامل مهم ضعف درسی دانش آموزان است. این دانش آموزان به علت نفهمیدن مطالب درسی سالهای گذشته که پایه و زیر بنای پایه های تحصیلی بعدی می باشد، نمی توانند دروس جدید را درک کنند و هر چه به صحبت های معلم گوش می دهند اما تلاش آنها برای فهمیدن مطالب درسی دشوار و گاهی غیر ممکن است. برای کمک به این دانش آموزان بهترین روش آموزش مطالب سالها ی گذشته است. به عنوان مثال دانش آموز انی که جمع و تفریق و ضرب و تقسیم را در دوره ابتدایی یاد نگرفنه اند. ریاضیات دوره راهنمایی را متوجه نمی شوند و نمی توانند نمره بیاورند و کسی که ریاضیات دوره راهنمایی را نفهمیده باشد ادامه تحصیل در دوره متوسطه بر او بسیار سخت خواهد شد.
3- نداشتن انگیزه : نداشتن انگیزه اغلب از دوره راهنمایی شروع شده و در دوره ی دبیرستان به اوج می رسد. امروزه بسیاری از دانش آموزان در دوره ی متوسطه انگیزه و اعتقادی به ادامه تحصیل ندارند این مسئله باعث شده است آنها یا ترک تحصیل کنند و یا به زحمت و با ترفند به اخذ مدرک بیاندیشند. بی انگیز گی دانش آموزان ارتباط مستقیم به نوع جهان بینی شکل گرفته در نوجوانان بستگی دارد که از طرق مختلف در آنها شکل گرفته و تغییر دادن آنها می تواند مشکل و زمان بر باشد. امروزه اکثر دانش آموزان تنبل بی انگیزه هستند و ایجاد انگیزه می تواند نیروی عظیم آنها را به کار اندازد.(علل بی انگیزگی)
4- ناتوانی در یادگیری مفاهیم درسی: اگر کسانی که عقب ماندگی ذهنی دارند یا دچار اختلال یادگیری هستند کنار بگذاریم آنگاه باید بگوییم که کسانی که مفاهیم درسی را درک نمی کنند یا پایه تحصیلی آنها ضعیف است که توضیح داده شده و یا اینکه به عللی تمرکز حواس ندارند و ممکن است مشکلات جسمی و روحی داشته باشند که باید بررسی شود. شکی نیست که برای یادگیری داشتن آمادگی لازم است اما اگر کسی دچار بیماری مدت دار شود و یا از نظر روحی در شرایط نامساعدی بسر ببرد نمی تواند درس بخواند.
5- کم کاری و نداشتن تلاش و کوشش. بسیاری از دانش آموزان تلاش و کوشش لازم را برای یادگیری درس از خود نشان نمی دهند. و بیشترین وقت را خود را به اموری اختصاص می دهند که از آن لذت می برند و ساعت ها خود را مشغول می کنند. در حالی که انبوهی از تکالیف مدرسه را به حال خود رها کرده اند و مرتب به والدین خود می گویند مشق و درس نداریم.
 کم کاری این دانش آموزان می تواند برای آنها خطرناک باشد چون ادامه چنین وضعیتی می تواند در آینده این دانش آموزان را به علت محرک های ناخوشایندی که می خواهد تنبلی او را تقبیح کند از درس و مدسه بیزار کند و نتیجه اینکه این دانش آموزان خود باوری و عزت نفس خود را برای ادامه تحصیل از دست بدهند.

آموزگار خانم عزیزمحمدی


مقایسه اثر بخشی روش تدریس فعال و سنتی

  بیان مسئله:
روشهای فعال تدریس به روشهایی اشاره دارد که بتواند فعالیتهایی دانش‌آموزان را تقویت و یادگیری را به یک جریان دو سویه تبدیل نماید ( فضلی خان ، 1378 )
بنابراین معلم باید فراگیران را با مطالب یادگرفتنی درگیر سازد و راه و روش دانستن را به آنها بیاموزد نه اینکه صرفاً به انتقال اطلاعات و معلومات اکتفا کند .

بعضی اوقات ، معلمان مطالب زیادی را تدریس می‌کنند ولی بعداً متوجه می‌شوند دانش‌آموزان می‌توانند حتی مقدار کمی از آنچه که را که مطرح شده است بازگو نمایند .راستی دلیل این امر چیست ؟ چرا، گاهی بعد از ارائه توضیح مفصل در مورد موضوعی فراگیران نمی‌توانند حتی بخش کوچکی از آن موضوع را بازیابی کنند ؟ چرا دانش‌آموزان بجای درک معنائی مطالب ، به حافظه خود

فشار می‌آورند ؟

....ادامه را بخوانید

روش های تدریس

انواع روش های تدریس:

1- الگوی تدریس / الگوی عمومی تدریس 

2-  روش نمایشی ( نمایش علمی ) / روش آزمایشی (آزمایشگاهی) 
    
3- روش بحث گروهی 
   
4- الگوی حل مسأله (problem-solving model) 
   
5- الگوی پیش سازمان دهنده (preadvance-organizer model) 
  
6- روشهای آموزش انفرادی

ادامه را بخوانید

علل بی انگیزگی دانش آموزان

سطح انگیزه در بین دانش آموزان دختر و پسر همچنین سطح انگیزه در پایه های مختلف با هم متفاوت است. و هرچه مقطع تحصیلی بالا می رود تاثیر انگیزه ها هم پیچیده تر می شود. دلایل بی انگیزگی به درس می تواند گسترده و پیچیده شود. 
در ذیل مهمترین عوامل بی انگیزگی به درس، شرح داده می شود. 
1- کم ارزشی علم در جامعه.
2- کم ارزشی سواد در بین خانواده.
3- اکثر افراد با سواد جامعه وضع مادی خوبی ندارند.
4- وضعیت نابسامان مادی و روحی خانواده.
5- برخورد نامناسب با دانش آموزان در مدرسه.
6- تدریس نامناسب معلمان و ایجاد بی انگیزگی.
7- بی اعتقادی نسبت درس.
8- احساس سختی ادامه تحصیل و راحت طلبی برخی از دانش آموزان و تمایل به ولگردی و خوشگذرانی.
9- ادامه تحصیل به خواسته های سریع آنها پاسخ نمی دهد. به عنوان مثال برخی از دانش آموزان دوست دارند ماشین داشته باشند اما فکر می کنند برای بدست آوردن سریع تر آن بهتر است درس را رها کرده و در جایی کار کنند چون مطمئن هستند که والدین آنها ماشین نمی خرد. 
10- احساس بی کفایتی و بی ارزشی و ناتوانی و نداشتن عزت نفس کافی.
11- این باور در برخی که، ثروت همه چیز را به دنبال خواهد آورد حتی علم و دانش را، پس به دنبال ثروت رفتن مقدم است. 

همچنین پست زیر را بخوانید:

چرا برخی از دانش آموزان تنبل هستند؟


www.classro.blogsky.com

آموزش تفکر به دانش آموزان

برای اینکه دانش آموزان خوب تربیت شوند و افراد مفیدی در آینده باشند باید متفکر ،خلاق ، نقاد و دارای بینش علمی باشند . برای اینکه دانش آموزان خوب تربیت شوند و افراد مفیدی در آینده باشند باید متفکر ،خلاق ، نقاد و دارای بینش علمی باشند . و این تنها در سایه ی انتقال اطلاعات به ذهن شاگردان حاصل نمی شود بلکه در برنامه های مدارس باید روش هایی گنجانده شود که از طریق آن ها دانش آموزان قابلیت های چگونه آموختن را از طریق نظم فکری بیاموزند و در زندگی روزمره ی خود به کار برند و با توجه به نقش اساسی محیط های آموزشی و روش های حاکم بر آن ها ، باید به صورتی سازماندهی شوند که دانش آموزان را به جای ذخیره سازی حقایق علمی با مسائلی که در زندگی واقعی با آن ها مواجه می شوند درگیر سازند . 
ماهیت و تعریف تفکر: 
بسیاری از دانشمندان انسان را حیوان متفکر می دانند و تفکر(۱) را فصل ممیز انسان و حیوان قرار می دهند. با این که پاره ای از آزمایش ها نشان می دهد که تفکر در سطح پایین و ابندائی آن در میان بعضی از حیوانات دیده می شود ولی تفکر اساسی(۲) مخصوص انسان است و علاوه بر جنبه ی فرهنگی طبیعت انسان این خصوصیت نیز انسان را از سایر حیوانات مشخص و ممتاز میسازد.(شریعتمداری،۱۳۸۲،ص۳۷۹)


ادامه مطلب ...

هفت گام اعتماد به نفس

نویسنده کتاب «اعتماد به نفس» گفت: اعتماد به نفس هفت گام دارد و مانند باتری به انسان نیرو می‌دهد. همچنین تشویق و تنبیه اطرافیان در تغییر میزان این انرژی تاثیرگذار است._
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، دکتر میرمحمد مجد تیموری، در نشستی که در فرهنگسرای خانواده برگزار شد، افزود: اعتماد به نفس مانند باتری به ما نیرو و انرژی می‌دهد و این نیرو و عنصر از دوران کودکی شکل می‌گیرد. 
وی در این نشست که به جای جلسه نقد و بررسی کتاب «اعتماد به نفس»، به فرصتی برای تشریح و توصیف این کتاب از سوی نویسنده اثر به عنوان تنها متکلم جلسه تبدیل شده بود، افزود: اگر به توان‌های کودکان اهمیت دهیم و با تشویق از آنها حمایت کنیم، توان‌ شخصی آنها افزوده می‌شود. همچین برخی از کودکان ناتوانی‌هایی دارند که به آنها معلولان جسمی یا معلولان ذهنی می‌گوییم که برخی از این معلولیت‌ها قابل درمان‌اند و خانواده‌ها باید به کودکان خود امید دهند تا این بیماری درمان شود و هرگز نباید محدودیت‌های آنها را به روی آنها آورد، زیرا اعتماد به نفسشان را پایین می‌آورد. 
مجد تیموری با اشاره به بخشی از کتاب که روند اعتماد به نفس را هفت پلکان ذکر می‌کند، اظهار داشت: مرحله اول خودشناسی است که در این مرحله کودکان خودشان را عضو خانواده می‌دانند.
 مرحله دوم خودباوری است و در این مرحله می‌پرسد من کیستم و سپس پدر و مادر خود را می‌شناسد. 
وی در ادامه گفت: کودک در مراحل بعدی به احترام خود و معارفه خود می‌پردازد. در این مرحله شخصیت در کودکان شکل می‌گیرد و او دوست دارد توسط دیگران دیده شود. مسوولیت خانواده نیز از توجه به کودک از طریق درآغوش کشیدن، بوسیدن و تشویق شروع می‌شود. 
نویسنده کتاب «اعتماد به نفس» افزود: تشویق و تنبیه در افزایش و کاهش اعتماد به نفس کودکان بسیار موثر است، اما هیچ‌گاه اعتماد به نفس فرد به صفر نمی‌رسد. تغییر میزان اعتماد به نفس در دوران گوناگون زندگی طبیعی است و به شرایط روحی، درونی و پیرامون ما بستگی دارد. 
وی گفت: کسانی که از هریک از پله‌های اعتماد به نفس بالا نروند، در دوران بزرگسالی کمبود ناشی از عدم چنین صعودی در وجود آنها نمود پیدا می‌کند و در شخصیت آنها تاثیر می‌گذارد. معمولا این‌گونه افراد از محیط پیرامون خود بیشتر تاثیر می‌گیرند. کسانی هم که دچار اعتماد به نفس کاذبند، زود سرخورده می‌شوند و در این میان خانواده نقش به‌سزایی دارد. 
مجد تیموری با اشاره به این که بنیان اعتماد به نفس در دوران کودکی شکل می‌گیرد، اظهار داشت: در سن جوانی و میان‌سالی تنها روش حل این مشکل، اعتماد به نفس دادن به یکدیگر است و در این میان مردان بیش از زنان به اعتماد به نفس نیاز دارند، زیرا مردان بیش از زنان به انتقاد و عیب‌جویی دیگران حساس‌اند و این مساله در آنها نوعی افسردگی و ترس و اظطراب ایجاد می‌کند.
خبر گزاری کتاب ایران
http://www.ibna.ir/vdcg7w9w.ak9ty4prra.html


روز معلم

روز معلم را به همه معلمان تبریک می گویم

مقام معلم
می توان در سایه آموختن                     گنج عشق جاودان اندوختن
اول از استاد، یاد آموختیم                      پس، سویدای سواد آموختیم
از پدر گر قالب تن یافتیم                        از معلم جان روشن یافتیم
ای معلم چون کنم توصیف تو                  چون خدا مشکل توان تعریف تو
ای تو کشتی نجات روح ما                     ای به طوفان جهالت نوح ما
یک پدر بخشنده آب و گل است               یک پدر روشنگر جان و دل است
لیک اگر پرسی کدامین برترین                 آنکه دین آموزد و علم یقین

  مرحوم استاد حسین شهریار  

نقش عزت نفس در سلامت روانی انسان


همه ما دوست داریم از نظر روانی راحت زندگی کنیم. پیشرفت کنیم. ارتباطات اجتمائی موفقی داشته باشیم. اعتماد به نفس داشته باشیم. بتوانیم از زندگی خود لذت ببریم و از افسردگی و اضطراب به دور باشیم. همه این فاکتور ها به عزت نفس مربوط می شود. برای اینکه بفهیم عزت نفس چیست، باید دو اصطلاح دیگر را توضیح دهیم.
خود پنداره: تمام ویژگیها و خصوصیاتی که ما خود را با آنها توصیف می کنیم خود پنداره یا خود ادراک شده می گویند. مثلا، من یک فوتبالیست هستم. یا من یک دانش آموز زرنگ هستم.
خود پنداره خصوصیات فردی را چه مثبت و چه منفی نشان می دهد، که ما بوسیله ی آنها از خود شناخت پیدا می کنیم و به خودآگاهی می رسیم .
خود ایده آل: تصوری که ما دوست داریم از خود داشته باشیم. خود ایده آل می گویند. مثلا، من دوست دارم که یک هنرپیشه شوم.
خود ایده آل یک درخواست صادقانه از خود است گرچه ممکن است ایده آل های فرد دست نیافتنی باشند اما اگرخود ایده آل منطقی و قابل دسترس باشد در سرنوشت روانی انسان تاثیر زیادی دارد. بعضاً برای درمان فرد مجبور هستیم خود ایده آل فرد را تعدیل و منطقی سازیم.
عزت نفس: ارزشی که انسان به اطلاعات درون خود پنداره خود قائل است عزت نفس می گویند که بر اساس اعتقادات فرد نسبت به ویژگیهای خود ناشی می شود. مثلا اگر دانش آموزی از نظر درسی ضعیف باشد(خود پنداره) در حالیکه او اعتقاد داشته باشد که دانش آموز ممتاز بودن ارزش زیادی دارد از عزت نفس پائین رنج میبرد. یعنی این فرد در خود پنداره ویژگی دارد که ارزشی برای آن قائل نیست و از آن راضی نیست. این نارضایتی می تواند انتقادهای درونی را بهمراه داشته باشد.
از طرف دیگر بین خود پنداره و خود ایده آل می تواند شکاف وجود داشته باشد یعنی در خود ایده آل فرد، چیزی را می طلبد که در خودپنداره که حقیقت روانی فرد را تشکیل می دهد وجود ندارد. در این صورت فرد نوعی احساس کمبود و احساس بی ارزشی می کند و عزت نفس او سقوط می کند. اما اگر بین خود پنداره و خود ایده آل انطباق وجود داشته باشد، فرد از عزت نفس بالایی برخوردار خواهد شد.
عزت نفس در زمینه های تحصیلی،خانوادگی،اجتماعی و جسمانی قابل طرح است. در زمینه تحصیلی فرد باید خود را دانش آموز خوبی بداند و در زمینه پیشرفت تحصیلی مورد تمجید و ستایش باشد. 
در زمینه خانوادگی فرد باید خود را یک عنصر با ارزش خانواده بداند فکر کند که اعضای خانواده او را دوست دارند و برای او ارزش قائل هستند.
در زمینه ی اجتماعی فرد باید توسط دوستان پذیرفته شود و به عقاید او ارزش قائل شوند و او فکر کند که در بین دوستان و همسالان خود دارای اعتبار و ارزش هست.
در زمینه جسمانی ،فرد از توانمندی ها و شکل ظاهری وضعیت جسمانی خود راضی باشد.
احساس ارزشمندی فرد در زمینه های یاد شده، یک ارزیابی کلی به فرد دست می دهد که او خود را انسانی موفق و با ارزش تلقی می کند، و به رضایت درونی می رسد.
کسی که عزت نفس نداشته باشد اعتماد به نفس هم نخواهد داشت. تحقیقات ثابت کرده است که بین عزتن نفس و پیشرفت تحصیلی ارتباط وجود دارد و دانش آموزانی که عزت نفس دارند در تحصیل موفق تر هستند. همچنین بین کجروی های اجتماعی و عزت نفس ارتباط وجود دارد و انسانهای بزهکار کمترین میزان عزت نفس را دارند. 
نداشتن عزت نفس موجب انتقاد شدید فرد از خود می شود که عواقب آن بصورت اضطراب ،افسردگی، بی اعتمادی، پوچی و بیهودگی را به دنبال دارد. چنین فردی به علت نداشتن اعتماد به نفس در بسیاری از زمینه ها دچار مشکلات فراوان شده و شکست می خورد.

چند درصد ایرانی ها مذهبی اند؟

موسسه معتبر گالوپ در یک نظرسنجی اهمیت مذهب در زندگی مردم 143 کشور جهان و همچنین ایالت های مختلف آمریکا را برآورد کرد.
به گزارش عصر ایران این نظرسنجی بر روی حدود یک هزار فرد بالغ در هر یک از کشورهای جهان و در فاصله سال های 2006 تا 2008 صورت گرفت که نتایج آن به تازگی توسط گالوپ اعلام شده است.
گالوپ در این نظرسنجی از مخاطبان پرسیده است: 
« آیا مذهب نقش مهمی در زندگی روزانه شما دارد؟»
در این میان 83 درصد پاسخگویان در ایران به این سئوال جواب مثبت دادند و از این رو ایران در بررسی گالوپ در زمره یکی از مذهبی ترین کشورهای جهان قرار گرفته است.
یافته های این نظرسنجی نشان می دهد کشورهای مصر، بنگلادش، سری لانکا، اندونزی و کونگو در بین مذهبی ترین ملت های جهان قرار دارند به طوری که بالغ بر 98 درصد یا بیشتر ساکنان این کشورها نقش مذهب را در زندگی خود پررنگ دانستند.
در مقابل استونی، سوئد، دانمارک، نروژ و جمهوری چک در زمره کشورهایی قرار دارند که مذهب کمترین نقش را در زندگی مردمان آن ایفا می کند. در این کشورها کمتر از 21 درصد به سئوال مذکور پاسخ مثبت دادند. درصد برخی کشورهای دیگر در این نظرسنجی به شرح زیر است (اعداد نشان دهنده درصد افرادی است که مذهب را در زندگی خود مهم تلقی کرده اند):
لبنان: 86 درصد - هند و عراق: 79 درصد - کره جنوبی، کانادا و تایوان: 45 درصد – اسرائیل و سنگاپور: 50 درصد – اتریش: 55 درصد – سوئیس: 42 درصد
همچنین در این نظرسنجی، 50 ایالت آمریکا از نظر اهمیت مذهب در زندگی مردم آن با یکدیگر مقایسه شده است. در بین ایالت های آمریکا، می سی سی پی با 85 و ورمونت با 42 درصد دارای بیشترین و کمترین افراد مذهبی بوده اند. نتایج بدست آمده برای برخی دیگر از ایالت های آمریکا نیز به شرح زیر است:
آلاباما: 82 درصد – کارولینای جنوبی: 80 درصد – لوئیزانا و آرکانزاس: 78 درصد – اوکلاهاما: 75 درصد – تگزاس: 74 درصد – نوادا: 54 درصد – واشنگتن: 52 درصد – ماساچوست: 48 درصد

ساعت بدن

همانطور که ما برای انجام بسیاری از کارهای روزمره خود به ساعت نیاز داریم بدن ما هم برای انجام بسیاری از برنامه های خود از ساعت درونی استفاده می کند. مثلا در یک ساعت مشخصی دما بدن بالا می رود و یا در ساعت مشخصی انسان از خواب بر می خیزد و در ساعت مشخصی اسید معده ترشح می کند. ساعت درونی انسان مربوط به تکامل بدن انسان برای پاسخ گویی به نور و روشنایی روز است تا بتواند بدن را در حد اکثربهره وری قرار دهد. چون ساعت بدن ما بر اساس نور خورشید تنظیم می شود و بدن به ما می گوید که شب برای خوابیدن و روز برای بیداری و فعالیت است.
اگر نظم این ساعت درونی به هم بخورد بدن انسان هم دجار مشکل می شود و برای تنظیم مجدد آن ممکن است یک هفته زمان لازم باشد. مثلا زمانیکه بدن ما عادت کرده است ساعت 6 بیدار شود و در ساعت 7 صبحانه بخورد. و اگر ما چند روز این عادت را تغییر داده و در ساعت 8 بیدار و ساعت 9 صبحانه بخوریم در این صورت سیستم ساعت بدن به هم می خورد و ناراحتی های گوارشی پیدا می شود و ریتم خواب ما هم عوض می شود و ما شب ها دیر به خواب می رویم و زندگی ما تحت تاثیر برنامه های تغییر یافته قرار می گیرد.
مکانیسم بدن انسان بطور طبیعی مایل است با تاریک شدن هوا به خواب رود و صبح با اولین روشنائی بیدار شود اما عادت زندگی می تواند آن را جابجا کند و حتی سن و شرایط فزیولوژیک انسان در ساعت بدن تاثیر می گذرد برای همین اوج شب زنده داری و دیر خوابیدن مربوط به نوجوانان است. نوجوانان دیر می خوابند و دیر هم از خواب بیدار می شوند و ما هر چه پیرتر می شویم تحمل ما برای دیرتر خوابیدن کاهش پیدا می کند و ساعت بدن ما هم تغییر پیدا می کند